روانشناسی خواننده؛ رویکردی روانشناختی به خوانش رمان
در ادبیات و پیشینه « نقد ادبی»، به موازات تأویل و تفسیرهای هنری از جمله زبان شناختی، سبک شناختی، زیبایی شناختی و نیز تحلیل و تفسیرهای مبتنی بر رویکردهای اخلاقی، فلسفی، افسانه(اسطوره)شناختی، جامعه شناختی، روانشناختی... که درحوزه « تحلیل و نقد رمان» ( و کلاً" ادبیات داستانی ) مطرح است، به وجه « درمانگرانه و اصلاحی رمان » کمتر پرداخته شده یا حداقل به طور بایسته ای بدان توجه و تاکید نشده است.
اگر چه به گونه ای پراکنده، در ادبیات تحلیلی، متنهایی در حوزه تحلیلهای جامعه شناختی و روانشناختی ادبیات داستانی و به طور کلی هنر موجود است، اما چنین تحلیلهایی غالباً" متمرکز بر فرایند آفرینش اثر هنری و منحصراً" متوجه شخصیت و تحلیل روانشناختی، تاریخچه ای و کلاً" فردیت خود هنرمند(نویسنده و خالق اثر) و یا موقعیتها و شخصیتهای درون رمان یا داستان بوده است.
به هر حال اگر چه ادبیات تحلیل، نقد و حاشیه نویسی ادبیات، خالی از تحلیلهای روانشناختی نیست اما، این روی آورد های تحلیلی ( همانند کلیت حوزه هنر)، غالباً" متمرکز بر دو حوزه بوده است؛ یا 1) متمرکز بر فرایندهای روانشناختی جاری در شخصیت و فردیت خود نویسنده و کلاً" هنرپرداز و یا 2) متمرکز بر تحلیل روانشناختی شخصیتها و کاراکترهای درون روایت و داستان. این در حالی است که به ندرت به کنشهای اصلاحی و روان درمانگرانه ای که در سوی دیگر خلق اثر، یعنی فرایندهای روانشناختی ای که در بستر «خوانشِ» اثر در «فردِ خواننده» اتفاق میافتد پرداخته شده است