مفهوم زمان چندان آشنا و نزدیک است که نامفهوم و مبهم مینماید. در کتاب دربارۀ زمان: زروان بیکرانه اثر شروین وکیلی، از رویکردهای گوناگون عصبشناسانه، روانشناسانه، فیزیکی و فنآورانه به مفهوم زمان نگریسته شده است.
تاریخچه و سیر تحول دستاوردهای فنآورانه برای سنجش زمان، چگونگی رمزگذاری و فهم زمان در مغز انسان و سایر جانوران، و برداشتها و ادراکهای تازهی برآمده از فیزیک مدرن دربارهی زمان، در کنار مرور اساطیر زمان و مردمشناسی فهم زمان در جوامع گوناگون، بنیادهایی هستند که با تکیه بر آنها دیدگاه انتقادی و پیشنهاد فلسفی نویسنده دربارهی ماهیت زمان و چگونگی خلق «من» در دل زمان، شکل گرفته است.
در بخشی از کتاب دربارۀ زمان: زروان بیکرانه میخوانیم:
تمام زبانهای شناخته شده، گذشته از ساختار سه وجهی افعالشان که بر مبنای گذشته، حال، و آینده تعیین میشود، از ردهای از واژگان برخوردارند که قید زمانی نام دارند و چینش رخدادها و مفاهیمِ رمزگذاری شده در زبان را بر محور زمان نشان میدهند. قیدهای زمانی دامنه و دقت و کاربردهایی متفاوت دارند. در تمام زبانها طیفی وسیع از ضربالمثلها، استعارهها و تشبیهها نیز وجود دارند که زمان را رمزگذاری میکنند.