کتاب طلاق از مجله ویستا به معرفی و بررسی مواردی اعم از ازدواج اجباری، اشتباهات منجر به طلاق، ماندن در یک ازدواج ناموفق و انتظارات کودکان طلاق میپردازد.
در بخشی از کتاب طلاق میخوانیم:
در چند سال اخیر مقالات متعددی در زمینه طلاق و آمار روبه رشد آن چاپ شده که همگی نشاندهنده اهمیت این معضل اجتماعی و عوارض ناشی آن است. رشد حدود ۳ درصدی طلاق در مدت تنها ۵ سال این پرسش را به ذهن میآورد که تغییر چه عامل و یا عواملی در چند سال اخیر باعث رشدی چنین بیسابقه شده و راه حل آن چیست؟ دلایل بسیاری توسط آسیبشناسان اجتماعی و جامعهشناسان برای طلاق برشمرده میشود که از مهمترین آنها میتوان به عدم دانش کافی از
مهارتهای زندگی، مشکلات اقتصادی، بیکاری، تفاوت فرهنگی میان زن و مرد، اختلاف سنی و خشونت علیه زنان اشاره کرد.
ولی آیا به راستی طرح هر روزه این موضوع، آگاه کردن مردم از عواقب سوء ناشی از طلاق و تشویق مکرر خانوادهها برای ادامه زندگی مشترک بدون مساعی مادی و معنوی همه جانبه برای حل ریشهای مشکلات، احتمال طلاق عاطفی را افزایش نمیدهد و یا اینکه آیا فرزندان رشد یافته در این دسته از خانوادهها مشکلات اخلاقی و رفتاری کمتری نسبت به دسته دیگر دارند؟ خانوادههایی که زن و شوهر اگرچه با هم زیر یک سقف زندگی میکنند، اما هیچ مهر و محبت و عاطفهای بین آنها حاکم نیست. در این نوع زندگی، تنها چیزی که زوجین را به هم متصل میکند قراردادی است که در ابتدای زندگی آن را پذیرفتهاند و بس.