کتاب آخرین پیامبر خدا ویژهنامه رحلت پیامبر اسلام (ص)، خلاصهای از زندگی و رحلت حضرت محمد (ص) را روایت میکند.
در بخشی از کتاب آخرین پیامبر خدا میخوانیم:
کم کم نشانههای بیماری نمایان میشود. رسول الله (ص) خوب میداند که این درد دروازهی است برای به رحمت خدا رفتنش. دست در دست امیر المومنین علی قدم بر میدارد و به سوی بقیع راهی میشوند. چه باشکوه میروند ابوا هذه الامه... کم کم صحابه هم به ایشان میپیوندند. جمعیت قابل توجهی میشوند. پایشان که به خاک بقیع میرسد آرام و باوقار میایستند و رسول الله (ص) با نگاه معناداری سلام میدهد... السلام علیکم یا اهل القبور.... خوش به حالتان با این روزهایی که در عالم بعد از مرگ سپری میکنید حقیقتا نجات پیدا کردهاید و مبتلا نیستید به فتنههایی که پیش روی این مردم است. فتنههایی که چشم حقیقت بین این مردم را مثل پارههای شب تار میکند... و سر پایین میاندازد و آرام و زیر لب برای تمام اهل بقیع استغفار میکند. نگاهی به سوی امیر المومنین میکند و میفرماید: جبرئیل هر سال قرآن را یک بار به من عرضه میکرد اما امسال دو بار قرآن بر من عرضه شد... احساس میکنم این نشانهای است برای آنکه وفاتم نزدیک است.