هادی بیگدلی در کتاب ذهن ناآرام به سوالهای روزمره خیلی از ما پاسخ میدهد. سوالهایی مانند: کی از این پیشرفتها و ترقیهایمان بهره خواهیم برد؟ دویدن و نرسیدن تا کی؟ به هر چیزی که میرسیم، درمییابیم آن چیزی نبوده که بهدنبالش میگشتیم؟ کی به رضایت و آرامش و خرسندی خواهیم رسید؟ و ......
موجودی بر روی کره زمین است به نام انسان. ارگانسیمی به نام انسان یک سر دارد که داخل آن یک سیستم پردازشگر قوی و حافظه پر ظرفیتی است که نام آن را مغز نهادهاند. چیز دیگری نیز در کنار یا درون مغز است که نام آن را ذهن گذاشتهاند. جنس ذهن ماهیت دانشی دارد. در ارگانسیم انسان ورودی و خروجیهایی برای مغز و یا ذهن تعبیه شدهاند که عبارتند از: چشم، گوش، بینی، دهان و حس لامسه. چیز دیگری نیز در ارگانیسم انسان سوای مغز و ذهن جاسازی شده است که فروید نام آن را نهاد یا لیبدو گذاشته و در آموزههای دینی به آن نفس میگویند. نهاد یا نفس بدنبال ارضای نیازهای لذت طلبی خود هستند....
نویسنده اعتقاد بر این دارد که نمیتوان با پاک کردن تک تک بدسکتورها پردازشگر ذهن را سر و سامان داد بلکه باید تا آنجایی که میتوانیم به بههم ریختگی ذهنمان آگاه شویم تا آماده شویم برای حادثه بزرگ پاک سازی ذهن. از نظر نویسنده مطالعه یکی از ابزارهای قدرتمندی است برای آرام کردن ذهن.
مشاهده می شود که برخی از سایت ها بدون کسب اجازه از این بنده حقیر اقدام به فروش کتابهای بنده می کنند. درآمده حاصله گواری وجودتان باشد ، سفره ای باز شده و هر کسی به طریقی بهره خود را می برد.
فراموش نکنیم که ذکات تسلط بر فضای مجازی نشر خوبیهای آن ، و رد بدیهای آن است. به هم دیگر کمک کنیم تا خدا نیز به همه ما لطف نماید.
بزرگواران ما در مقطع تاریخی بسیار احساس و مهمی قرار گرفته ایم که باید صدای مظلومیت و حقانیت ایران سرافرازمان را به گوش جهانیان ، الخصوص فارسی زبانان برسانیم.
کاری که ما می کنیم کمتر از جنگیدن در جبهه ها نیست. بزرگواران جنگ ما تازه آغاز شده است.
خداوند بر ما جوانان اینترنتی لطف نمود و یکی از خودمان را انتخاب کرد تا به ما ، با زبان خودمان بگوید که پولدار شدن ، موفقیت ، سعادت ، آرامش ، سربلندی و سرافرازی در گرو چنگ زدن به کتاب خداست.
خدایا شکر که بر ایران سرافراز و مظلوم نظری کردی تا با هدایتهای سید بر حق راه سربلندی را پیش بگیریم.