این کتاب شعری کودکانه درباره عید نوروز می باشد.
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
جز خدا هیشکی نبود
یه زمستون بلندی
که نه گل بود نه گلاب
همه جا یخ زده آب
دو سه شب
مونده به عید سال نو
ننه چل گیس، زیر کرسی
با خودش نشسته بود
همه ی پنجره ها رو بسته بود
که یهو دلش گرفت
دل خوشکلش گرفت
تو نگو باغ دلش ویرونه ی غم شده باز
توی سینش یه چیزی کم شده باز
...