ماجراهای این کتاب علاوه بر جالب و سرگرم‌کننده بودن، روحیات، منش و افکار انسانی را بازتاب می‌دهد که از نظر خودش صاحب استعدادی بیشتر از دیگران نیست و فقط به خاطر کنجکاوی شدید و سیری‌ناپذیرش موفق به کشف برخی رازهای طبیعت گشته است.
طبیعت ساده و کودکانه، روحیه شوخ‌طبع و رک و راست اینشتین همواره موجب پیشامدهای غیرمنتظره و جالب‌توجه در زندگی او بود. او در تمام زندگی‌اش این روحیه را حفظ نمود. خودش دراین‌باره می‌نویسد:
از زندگی خود در سال‌های پیری راضی هستم. حس بذله‌گویی خود را حفظ کرده‌ام و نه خودم را جدی می‌گیرم و نه بغل‌دستی ام را.
این ماجراها همچنین علاوه بر وجوه طنزآمیز آن، بازتابندۀ روحیات و ارزش های زمانه نیز هست. دورانی پر تلاطم در تاریخ بشری که دو جنگ جهانی را بافاصله‌ای کمتر از سه دهه شاهد بود و برای اولین بار یکی از بزرگ‌ترین یافته‌های دانش بشری یعنی اصل هم ارزی جرم و انرژی که توسط خود اینشتین کشف شد برای ساختن بمب اتمی به‌کار گرفته شد. بمبی که به بهای جان میلیون‌ها نفر به قائله جنگ دوم جهانی خاتمه بخشید. این واقعه خود تأثیری جانکاه بر روح اینشتین باقی گذاشت و باعث شد که به طور جدی وارد فعالیت های صلح‌طلبانه شود. چالش جنگ و استفاده احتمالی از تسلیحات هسته‌ای همچنان یکی از تهدیدات عمدۀ حیات بشری است. اینشتین همواره از سبقت افسارگسیخته پیشرفت تکنولوژی از رشد انسانیت ما واهمه داشت و نوشته بود:
به طرز مخوفی آشکار است که، تکنولوژی ما از انسانیت ما پیشی گرفته است.
او که در جوانی شیفتۀ آن بوده که در گوشۀ خلوتی به تحقیقات علمی خود بپردازد در میانسانی به وسط رویدادهای خبرساز پرتاب شد. شهرت ناخواسته، بار سنگین مسئولیت اجتماعی برای دفاع از آزادی، عدالت و صلح جهانی را بر دوش او نهاده بود.همزمان دوستان و دشمنان زیادی پیدا کرد. عموم مردم بدون اینکه چیزی از نظریات علمی او بفهمند شیفته‌اش شدند و درباره‌اش افسانه‌ها ساختند. او همیشه از این تناقض در حیرت بود و در جایی علت توجه عموم را با استقبال مردم از یک ورزشکار مشت‌زنی یا یک هنرپیشه معروف مقایسه کرده بود. نظریات انقلابی او ازیک‌طرف و شخصیت ظاهری بی‌شیله‌پیله و روحیۀ کودکانه و شوخ‌طبعش، ازطرف‌دیگر، کافی بود که مردم شیفته‌اش شوند. ما در این کتاب سعی کردیم تمام این وجوه جالب‌توجه زندگی اینشتین را بازتاب دهیم.