کتاب نفرین صندلی، یک داستان ترسناک به قلم شروین وکیلی است. شاید ترسناکترین داستانی باشد که تا به حال خواندهاید. یک دلیلش این است که واقعیت دارد.
چیزی شبیه به جنگیر و کلبهٔ وحشت نیست که فیلمهایش را حتماً دیدهاید و احتمالاً در دلتان به ساده لوحی کسانی که با دیدنشان وحشت زده میشوند، خندیدهاید. حق هم دارید چون اینها داستانهایی واقعی نیستند. اما داستانی که شروین وکیلی برایتان میگوید، کاملاً واقعیت دارد.
این ماجرا هیچ ربطی به قصههای جن و پری و یا ماجراهای خانهٔ ارواح ندارد. هیچ نشانهای از خرافات هم در آن دیده نمیشود. این در واقع شرح وقایعی کاملاً مستند و واقعی است که در دی ماه سال 1384 در تهران رخ داد. وقایعی که ماهیتشان با قصههای هیجان انگیز و تخیلیای که حرفشان زده شد، تفاوت میکند و با این وجود هیچ توجیه معقولی برایشان پیدا نمیشود.