کتاب ندای فاطمیه نوشته مهدی خدامیان آرانی به شرح زیارت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) میپردازد.
در قسمتی از کتاب ندای فاطمیه میخوانیم:
سلام بر تو اى مادرِ مهربانىها! سلام بر تو اى بانوى کرامت!
خودت مىدانى که چقدر دوست دارم این سخن را تکرار کنم: «اگر عشق تو نباشد، به چه کار آید زندگى من؟». به راستى که عشق تو، معناى زندگى من است.
مهر تو، تنها سرمایه من است. وقتى که اشک در دیدههایم مىنشیند، دست به دعا بر مىدارم و اوّلین دعایم این است: «خدایا! هر چه را از من مىگیرى، بگیر، امّا عشق به فاطمه (علیها السلام) را از من مگیر!». من به خوبى مىدانم که عشق تو، راز خلقت هستى است.
نمىدانم چگونه خدا را شکر کنم که مرا با تو آشنا کرد، اکنون مىخواهم با تو سخن بگویم و با تو نجوا نمایم، امّا چگونه؟ من چه بگویم که شایسته مقام تو باشد؟
نمىدانم چه بگویم. سخن گفتن درباره تو، کار سادهاى نیست، من در اینجا دیگر سکوت مىکنم...
صدایى به گوشم مىرسد، یکى با من سخن مىگوید: «چرا سکوت کردهاى؟ چرا سخنى نمىگویى؟ تو مىخواهى با بانوى هستى سخن بگویى، این گونه سخن بگو...».
کیست که این گونه با مهربانى با من سخن مىگوید؟