کتاب صوتی پسرک بند انگشتی اثر شارل پرو داستان زن و مرد فقیر و هیزمشکنی است که در کلبهای درون جنگل همراه با بچههایشان زندگی میکنند. آنها چندین فرزند داشتند که در بین آنها پسرکی کوچک و ریز بود که او را بند انگشتی صدا میزدند. بند انگشتی بسیاز زرنگ و باهوش بود و همیشه به پدر و مادرش در کارها کمک میکرد تا اینکه یک شب...
شارل پرو (Charles Perrault)، شاعر و داستانسرای فرانسوی است که سبک جدید قصهها و افسانههای شاه پریان را در ادبیات بنیان نهاد. داستانهای مشهور او تا به امروز بارها چاپ و به صورت اپرا، باله، نمایشنامه، موزیکال و فیلم بازگویی شدهاند. از بهترین آثارش میتوان شنل قرمزی، زیبای خفته، سیندرلا، گربهی چکمه پوش، ریش آبی و بند انگشتی را نام برد.
در قسمتی از کتاب صوتی پسرک بند انگشتی میشنویم:
مادر به سوی در دوید و یکی یکی آنها را درآغوش کشید و گریه میکرد و میگفت: بچههای عزیزم چقدر از دیدنتان خوشحالم... میدانم گرسنه و خسته هستید... هی پیتر تو چقدر کثیف شدهای...
البته پیتر پسر بزرگ خانواده بود و چون موهایش همانند موهای مادرش قرمز بود مادر او را بیشتر از همه دوست داشت. بچهها سر میز نشستند و با اشتها غذایی که مانده بود را خوردند و تعریف کردند که بر آنها چه گذشت و چگونه توانستند با راهنمایی بند انگشتی راه خانه پیدا کنند...