کتاب رقص قلم بخش کوچکی از سرودههای کلاسیک دانیال غلامرضائی و در واقع تلاشی برای احیای سنتهای ادبی ایران است.
این مجموعه مشتمل بر چندین غزل، دوبیتی و مثنوی میباشد. از آنجا که جایگاه شعر کلاسیک در ادبیات معاصر بسیار متزلزل است و با عنایت به این موضوع که اثرگذاری این گونه آثار در فرهنگ ایرانی تا بدان جاست که گاهی برخی ابیات مشهور مبدل به مثلهای عامیانه شدهاند، خالی از لطف نیست که شاعران معاصر نیز در این سبک از کارهای ادبی طبعآزمایی نمایند.
در بخشی از کتاب رقص قلم میخوانیم:
امان از آن روز، که گدا معتبر شود
کوری، عصاکش کور دگر شود
باشد برافتد ز دعایتان اساس آن
ظلمست به حق ملت چنین در به در شود
چو نیست جان و تن را تاب و توان قتال
شرط عقل است، اگر از میدان به در شود
عزم سفر داریم، از دیار جاهلان
کجاست همپای ما که مرد سفر شود؟
این است حال و احوال و دولت ما
شرح این نامه، همان به که مختصر شود