کتاب ترکه و تبر گزیدهای از اشعار ادبی مرتضی کیوان هاشمی است. دو گانگی درون مایهای چامههای این اثر به پویایی باورهای شاعر در گسترهی سالهای زندگیاش برمیگردد.
نوشتار حاضر، مقدمهای بر اشعاری است که با نظمی اندیشیده از کلیات و کبریات آغاز میکند و به جزییات و صغریات میپردازد تا بتواند در نهایت به استنتاجی معقول راه یابد. این کتاب، یک اثر ادبی است. ادبیات، ریشه در زندگی بشر دارد و نماد اندیشه و احساس انسان، در قالب کلام میباشد.
برای آنکه جایگاه اثر حاضر، در گسترهی عظیم ادبیات، شناسایی شود کافی است که بدانید این کتاب، به زبان پارسی است نه صدها زبان دیگر. منشأ ملی آن ایران است نه دیگر کشورهای فارسی زبان. از جهت زمانی مربوط به عصر حاضر و روزگار معاصر است نه ادوار تاریخی گذشته. از جهت مکانی ساخته و پرداختهی یک پارسی گوی مقیم ایران است و نه یک پارسی گوی مهاجر و مقیم خارج از ایران. شعر است نه نثر. قالب اشعار، غزل است نه قصیده و مثنوی و البته بیشترین آنها شعر کلاسیک است نه شعر نو.
در بخشی از کتاب ترکه و تبر میخوانیم:
صاحبدلان! سعید به سینا رسیده است
فریاد عاشقان به ثریا رسیده است
انگار باز، کوهکنی تیشه خورده است
کآوازهاش به آن سر دنیا رسیده است
شیرین، به خواب خسرو و فرهاد رفته است
مجنون پا برهنه، به لیلا رسیده است
سرگشته رهروی ز کویری گذشته است
لب تشنهای، به ساحل دریا رسیده است