سعید سوری لکی در کتاب فتنه شیطان یا شیطان پرستی، سعی بر این داشته تا از چهره‌های مختلف شیطان پرده بردارد و از رفتن در مسیری که بوی فتنه‌های شیطان و در نهایت مخالفت با بندگی خدا می‌دهد، شما را دور کند.

اصلی‌ترین موفقیت آدمی شناخت دشمن است که یکی از مهم‌ترین دشمن‌های انسان شیطان می‌باشد و این کلمه معنای وسیعی دارد از جمله اینکه شیطان به معنای فریب است و این معنای شیطان می‌تواند به خطر بزرگ این دشمن اشاره کند.

در بخشی از کتاب فتنه شیطان یا شیطان پرستی می‌خوانیم:

فراماسونری چیست؟
سوالی است که افراد بسیاری قادر به پاسخ آن نیستند و یا اطلاعات دقیقی در این رابطه  ندارد. این در حالی است که این تشکیلات واعضای آن، نقش مهمی  در تاریخ داشته و شناخت این تشکیلات برای همگان امری لازم و ضروری است. 

کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنای آزاد. ماسونری یک تشکیلات مظم جهانی است که بر ارکان دولت‌های جهانی و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یا فتنه است. و بسیاری  هم آزادانه عمل می‌کند. کسی که عضو فراماسونری است، ماسون‌ی ماسون نامیده می‌شود. ساختمانی که فعالیت ماسونهاست لژ نام دارد. 

فراماسونری جمعیت سرّی است که به راحتی نمی‌تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن‌ها شوند. همه این افراد متفق الرأی هستند که مسئله از اواخر قرن هجدهم آغاز شده تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهایی آن ایجاد یک حکومت جهانی است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک منارزه وسیع و بیامان دست زدند. 

فلسفه فراماسونری:
خواستگاه فراماسونری اصول اعتقادی الحاقی است. مفاهیم و علایم پنهان آن، این موضوع را مورد تأیید قرار می‌دهند. به همین ترتیب سبب اصول آن با مذهب توحیدی در تعارض است. مایکل هاوارد مورخ آمریکایی آمریکایی در نوشته محرمانه‌ای که مخصوص ماسون‌های عالی رتبه است می‌نویسد:

چرا مسیحیت منتقد فراماسونری است؟ پاسخ این سوال در رموز فراماسونری نهفته است. اگر این رموز در دسترس عموم قرار گیرد برای کسانی که از فلسفه آن مطلع نیستند قابل درک نخواهد بود. 

در حقیقت احتمال این که بسیاری از آن اعضای لژها نیز معنای رموز را درک کنند، پایین است در محفل درونی فراماسونری، در میان کسانی که به درجات بالای سازمان رسیده اند، ماسون‌هایی وجود دارند که خود را وارثان سنت کهن و متعلق به دوران پیش از میلاد میدانند که از اعصار پیشین به تواتر به آن‌ها منتقل شده است. 

ماسون‌های عالی رتبه دانش خاص خود را از سایر اعضای مخفی نگه می‌دارند، ماسون‌های اعظم (نکدت احران) در این باره می‌نویسد:

بعضی ماسون‌ها گمان می‌کنند فراماسونری نوعی سازمان نیمه مذهبی – نیمه خیریه است. که در آن می‌تواندد ارتباطات اجتماعی پسندیده داشته باشند و لذت ببرند. عده‌ای دیگر فکر می‌کنند هدف فراماسونری این است که انسان‌های خوب را خوبتر کند. باز عده‌ای گمان می‌کنند فراماسونری محل شخصیت سازی است. به طور خلاصه که با نحو خواندن و نوستن زبان خاص ما آشنا نیستند، معنای نماد‌ها و تمثیلات را به این شکل درک می‌کنند. 

فراماسونری و اهداف آن برای آن عده اندکی از ماسون‌ها که قادرند عمیقاً در آن وارد شوند کاملاًٌ متفاوت است. فراماسونری یعنی دانش ماش شده، آغاز و تولید دوباره؛ یعنی واگذاری راه و رسم کهنه به یک زندگی جدید با شکوه تر و اصیل تر... در پس رمز گرایی ساده و ابتدایی فرماسونری، دسته‌ای مکاشفات قرار دارند که به ما کمک می‌کنند به زندگی روحانی و عالی دست یابیم و به رموز هستی خو پی ببریم. بنابراین در این زندگی روحانی، دست یابی به روشنگری ماسونی امکان پذیر می‌شود. تنها در این صورت است که می‌توان به طبیعت و شرایط رشد و تکامل درآن پی برد.