کتاب کتاب گلهای رز و هیجانهای هواپیما به کجا میرسند؟ مجموعهای از داستانهای کوتاه به قلم یاشار فتحی است.
در بخشی از کتاب گلهای رز و هیجانهای هواپیما به کجا میرسند؟ میخوانیم:
- بیا این چادر رو... .
مردم هیچی دیگه بَراشون مهم نیست؛ تُو راه میومَدَم که دیدم رویِ یک، یک جَوونی روکشِ سفید... روکشِ سفید کشیدن؛.. و مردم خوابَن. خوابن دیگه.؛ اصلا کسی، کسی نمیگفت که رُوش چرا سفید کشیدن؟؟ ماشینها میومَدَن، میرفتن؛ هیچکس هیچکس نمیگفت این کیه؟ کی نیست... جَوونه که با موتور زده بود، نِشسته بود. نیگاه میکرد و من با خودم میگفتم که چرا نیگاش میکنه.