کتاب صوتی خاک و نفس نوشتهی مهناز رضایی لاچین، برنامهی هشتاد و چهارم نمایش صوتی داستان کانون فرهنگی چوک، داستان زوجی را روایت میکند که در آستانهی جدایی سفری پژوهشی را آغاز میکنند.
در بخشی از کتاب صوتی خاک و نفس میشنویم:
باز سکوت شد باد آن دور دورها خاک را میچرخاند و بالا میبرد. راه افتادم طرف دیگر. تو ماندی کنار ماشین او برگشت روی صندلی جلو. گفتم آخه لعنتیها ما حتی نمیخوایم زبون هم رو بفهمیم.