دنیا به این بزرگی و با این قدمت، برنامه دارد. ( برنامه آفرینش و هدایت جهان هستی ) آیا این اندوهگین نیست من برای زندگی خودم هیچ برنامه ای نداشته باشم؟!
و حیات خویشتن را تنها بر اساس اصلِ احتمال و تصادف به سرانجام برسانم
آیا این غم انگیز نیست من باشم ولی بدون برنامه و بی هدف باشم ؟
آری زندگی را من انتخاب نکرده ام ولی می توان و میشود؟
زندگی کردن را انتخاب کرد. برنامه داشتن یا برنامه نداشتن را من و تو انتخاب می کنیم و مسلماً کسی که برنامه دارد به حتم اهدافی هم دارد که برگزیده است و در پی تحقق اهداف خود، برنامه اش را انتخاب و تدوین کرده است. انسان وقتی بدون برنامه و هدف باشد به این معنی است که در مسیر زندگی حیوانی ( غافل از خویشتن و طبیعت ) گام برمی دارد و در یک سطح ابتدایی به حیات ادامه می دهد و بیشتر زنده است تا اینکه زندگی کند. حیوانات زنده اند ولی زندگی نمی کنند و از دنیایی به این بزرگی فقط به تعدادی غرایز ( جسمی و جنسی ) خود اکتفاء کرده اند و از لذت بی پایان جهان هستی، غافل و محروم مانده اند.