اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته روانشناسی، ۲۰صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۵۶۳ کیلوبایت، ۵۲۵۹ بازدید

کتاب کتاب خوراک ذهن نوشته‌ی آکادمی مجازی باور مثبت، به شما نحوه‌ی کنترل ورودی‌های ذهن را آموزش می‌دهد.

قبل از اینکه ببنید چه ورودی‌هایی را به صورت مستقیم وارد ذهن خود می‌کنید، باید با ورودی‌هایی آشنا شوید که به صورت غیر مستقیم وارد ذهنتان می‌کنید. 

هنگامی که به شخصی پیامی ارسال می‌کنید، در حال وارد کردن ورودی و اطلاعات به ذهن خود هستید. تصور کنید شما در پیام‌تان با لحنی تند و خشن با شخصی صحبت می‌کنید، همانطور که جملات را تایپ و آماده ارسال می‌کنید این جملات در ذهن شما مرور می‌شود و انگار شخصی این صحبت‌ها را در مورد شما انجام داده است. 

درست است که مستقیماً حرفی به شما زده نمی‌شود و شما شخص دیگری را مورد خطاب قرار می‌دهید، اما قسمت بد ماجرا اینجاست که شما هم هر قدر شخصی را مورد آزار قرار دهید، خودتان آزار می‌بینید. پس باید مدریت ذهن را در زمانی که به صورت غیر مستقیم اطلاعات و ورودی‌هایی را به آن می‌دهید به عهده داشته باشید.

انسان‌ها را در انتخاب رژیم غذایی و موضع‌گیری آن‌ها در مورد مواد غذایی می‌توان حداقل به ده گروه تقسیم کرد:

گروه اول - همه چیز خوارها: اساساً هر چیزی که قابلیت قرار گرفتن در ظرف داشته باشد یا حتی قابلیت جمع شدن در مشت، توسط این افراد خورده می‌شود. 

گروه دوم - هیچ چیز نخورها: این‌ها در بخش‌های خاصی از دنیا مستقر هستند و به مسلک‌های خاصی وابستگی دارند. فکر می‌کنند شکم خالی و زجر کشیدن و ریاضت می‌تواند موجب رشد و تعالی شود. 

گروه سوم- مدرن خوارها: کافی است به آن‌ها بگویی این دارو یک ماه است که برای رفع افسردگی وارد بازار شده یا این مکمل غذایی همین دیروز اختراع شده. می‌خورند و لذت می‌برند. 

گروه چهارم- سنتی خوارها: وقتی غذا می‌خورند برایت توضیح می‌دهند که این غذا قرن‌هاست به همین شکل خورده می‌شود و سنتی‌ترین و سالم‌ترین غذای موجود است. 

گروه پنجم- غربی خورها / شرقی خورها: اگر بگویی ماکارونی، می‌گوید میل ندارد. اما اگر بگویی اسپاگتی می‌گوید: عاشقش هستم. یا اینکه به او می‌گویم: گولاش یک غذای محلی آلمانی - اتریشی است. چپ چپ نگاه می‌کند. می‌گویم: همان آبگوشت خودمان است. به سمت ظرف حمله می‌کند. 

گروه ششم - مخلوط خورها: اصل لذت خوردن برای او این است که به آشپزخانه برود. هر چه در یخچال و کابینت هست بردارد و قاطی کند و یک اسم عجیب هم روی آن بگذارد و بخورد و به خورد تو بدهد!

گروه هفتم - مقلدها: می‌گویند فلان شخصیت، هر روز صبح با صبحانه‌اش فلان ماده یا فلان غذا را می‌خورده. یا چون فلانی پزشک است و این را می‌خورد، ما هم همان را می‌خوریم. 

گروه هشتم - مادرها: بله. اشتباه نشده! مادرها هم یک گروه تغذیه‌ای هستند. مادرها به جای بچه‌ها در مورد غذای آن‌ها تصمیم می‌گیرند و معتقدند که آنچه می‌گویند «سلیقه آن‌ها» نیست بلکه «صلاح تو» است. 

گروه نهم - گرسنه گراها: خودشان غذاهای خاصی را نمی‌خورند و اگر تو را هم در حال خوردن آن غذاها ببینند بدون اینکه با تو حرف بزنند، غذا را از پیش چشم تو برمی‌دارند. 

گروه دهم - غذاخورهای خیابانی: در خانه اگر کباب هم بخورد شاکی است. بیرون اما، فلافل را مانند غذای بهشتی، با لذت تناول می‌کنند و تا روزها پس از آن، در خانه از طعم لذیذ فلافل می‌گوید که اگر نخورده باشی، فکر می‌کنی اگر فلافل نخورده بمیری، ناکام مانده‌ای!

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
در جستجوی خویش‌تن
محمدرضا زادهوش
فرزانگان فروزان
محمدرضا زادهوش
یک آسمان رهایی
محمدرضا زادهوش
قاصد صادق
محمدرضا زادهوش
فرصتی برای پروانگی
محمدرضا زادهوش
روی موج شادی
محمدرضا زادهوش
آرامشی از ملکوت
محمدرضا زادهوش
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
Asghar Tarrahi
۱۴۰۰/۷/۲۱
عالی .
Mahla Delaramy
۱۳۹۹/۹/۱۳
خۅڀ ڀۅډ ....
همچنین ببینید
فرصتی برای پروانگی
محمدرضا زادهوش
روی موج شادی
محمدرضا زادهوش
در جستجوی خویش‌تن
محمدرضا زادهوش
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام