کارور در ۲۵ مه، ۱۹۳۸ در شهر کلاتْسْکانی در ایالت اورگن که شهری صنعتی در کنارهٔ رودخانه کلمبیا است به دنیا آمد. او در شهر یاکیما در ایالت واشنیگتن بزرگ شد. پدرش، کِلِوی ریموند کارور، کارگر کارخانهٔ چوببری و الکلی بود. مادر او،اِلا کیسی کارور، گاهی به عنوان پیشخدمت و فروشنده کار میکرد. در خانه او را جونیور، قورباغه و دکتر صدا میکردند.
پیشهٔ کارور به عنوان نویسنده به داستانهای کوتاه و شعر اختصاص یافته بود. او خود را بهعنوان کسی که «تمایل به ایجاز و قوّت دارد» و «به نوشتن داستانهای کوتاه معتاد است»، معرفی کرده است.(در دیباچهٔ «از کجا تلفن میکنم»، مجموعهای که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد). دلیل دیگری که برای ایجاز آثار او مطرح میشود این است که «داستان کوتاه و شعر را میتوان در یک نشست نوشت و خواند». این مسئله برای وی یک انتخاب ساده نبود، بلکه ملاحظاتی عملی بود تا او با در نظر داشتن آنها بتواند در کنار شغلهای متفاوت و ناهمگوناش، به نوشتن نیز برسد. موضوعات و ایدههای آثار او که عموماً بر تجربههای کارگری تمرکز دارند به وضوح انعکاسی از زندگی خودش هستند. همین مساله را میتوان در مورد بُنمایههای مکرر اعتیاد به الکل و بازپروری از آن که در آثار وی موجود است، مطرح کرد.
سبک نوشتار کارور و بُنمایههای آثار او معمولاً مانند عناصر سازندهٔ آثار ارنست همینگوی، آنتوان چخوف و فرانتس کافکا است. همچنین او را تأثیرپذیرفته از آثار ایساک بابل، فرانک اوکانر و و. اس. پریچت برَشمُردهاند. با وجود این، بهنظر میرسد بیشترین تأثیرپذیری او از جانب چخوف باشد که انگیزهٔ او برای نوشتن داستان کوتاه «پیغام» (به انگلیسی: Errand) باشد. این داستان که یکی از آثار مربوط به اواخر عمر کارور است، آخرین ساعات زندگی چخوف را به تصویر میکشد.