شهید بابا ساعی یکی از نیروهای ارزشی در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب بود. او قبل از انقلاب بخاطر فعالیت های سیاسی اش دستگیر شده بود. بعد از انقلاب به سپاه پیوست و در جبهه ها یار و یاور مهدی باکری بود.
از متن کتاب:
در متون تاریخی نقل شده است تیمور جهانگشا در پی فتوحات خود به هر شهری که می رسید ابتدا به زیارت اهل قبور می شتافت و در این گلگشت حکیمانه هر گاه به مزار بزرگی از مردان علم و ادب می رسید بی اختیار قبر آن حکیم را در آغوش می گرفت و بر آن بوسه می زد.
بی گمان هدف از بیان این مقدمات تحلیل شخصیت های تاریخ و تقدیر از آن ها نیست بلکه برداشتی زیبا شناختی از جلوه های این وقایع و حقایق می باشد که به عنوان درس هایی از تاریخ مقدمه شخن قرار گرفته اند از طرف دیگر چون گذشته های تاریخ امروزهای گذشته می باشد و ما نیز در آینده تاریخ گذشته های تاریخ امروز خواهیم بود.
سال 1333 در قریه محمود آباد در اطراف شهرستان ارومیه انتظاری ارام ارام در دل خانم جوانه میزد گویی این یکی از جنس دیگری است .
یک شب خواب دیدم نوید دریافت هدیه با برکتی را به من دادند که از روزی او تا آخر عمر بهره مند خواهم شد.
شخصیت معنوی و چهره ی جذاب و دوست داشتنی از دلایل احترام و تواضع مردم در مقابل او بود به طوری که مردم او را آقا شیخ خطاب می کردند.
با اینکه تا ششم ابتدایی نظام قدیم تحصیل کرده بود ولی از تحصیلات غیر رسمی و حوزوی و مطالعه ی آزاد دست بردار نبود.گاهی به شهر قم می رفت و به حوزه سری میزد.