ساروس را از روزگاران باستان می شناختند و بابلی های قدیم برای پیشگویی گرفت ها از آن استفاده می کردند. این ارتباط چندین
قرن قبل از میلاد مسیح، اولین بار توسط کالدونی ها کشف شد و در سال 1691 توسط هالی به چرخه کسوف ها اطلاق شد.
ساروس، دوره ای زمانی است با چرخه ای حدود 18 سال و 11 روز و 8 ساعت (تقریبا 33 / 6858 روز). بعد از گذشت یک ساروس
از یک کسوف یا خسوف، مکان نقاط گره ای مدار ماه به جای قبلی خود برگشته، ماه و خورشید و زمین تقریبا دوباره به حالت قبلی
بر می گردند و کسوف یا خسوفی شبیه همان کسوف یا خسوف قبلی (از لحاظ مکان وقوع، زمان وقوع، شکل و اندازه گرفتگی) روی
می دهد. گفته می شود این گرفت های مشابه تشکیل یک دنباله می دهند و هر دنباله ساروسی با شماره ای اختصاصی مشخص
می گردد.
به خاطر وجود 8 ساعت در دوره ی زمانی ساروس، مکان رویت گرفتگی های متوالی (در هر دنباله ساروسی) به اندازه یک سوم
چرخش روزانه زمین به سمت غرب جابجا می شوند. بنابراین بعد از گذشت 3 دوره یا حدود 54 سال از یک گرفتگی در یک مکان
مشخص، می توان منتظر تکرار آن گرفتگی دقیقا در همان مکان بود.
در برخی منابع، واژه «سار » واژه ای سومری - بابلی معرفی می گردد که نشانگر یکای اندازه گیری ای بوده است که ظاهرا دارای
ارزشی به مقدار 3600 می باشد. برخی منابع نیز «ساروس » را واژه ای به معنای تکرار معرفی می کنند.