کتاب صوتی گیله مرد اثر بزرگ علوی، دربارهی مرد روستایی گیلانی مبارزی است به نام گیله مرد که به جنبش دهقانی میپیوندد و پس از هجوم مأموران و کشته شدن زنش به جنگل پناه میبرد.
کتاب گیله مرد شرح ماجرای سه مرد است، گیله مرد و دو محافظ او که وی را به فومن میبرند و داستان در همین حرکت و اقامت در قهوهخانه نزدیک مقصد به تدریج باز میشود. دو مأمور تفنگ به دست در میان غرش باد و باران، گیله مرد را به فومن میبرند تا تحویل پاسگاه دهند...
«گلیه مرد» را از نخستین داستانهای نویسندگان ایرانی میدانند که در آن پویایی و حرکت به جای توصیف نشسته است. این داستان را با داش آکل از صادق هدایت و تنگسیر از صادق چوبک مقایسه میکنند.
سیّد مجتبیٰ آقابزرگ علوی مشهور به بزرگ علوی نویسنده واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود. او را همراه صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
در قسمتی از کتاب صوتی گیله مرد میشنویم:
شرشر آب یکنواخت تکرار میشد. این آهنگ کشنده، جان گیله مرد را به لب آورده بود. آب از ناودان سرازیر بود. این زمزمه نغمهی کوچکی در میان این غلیان و خروش بود. ولی بیش از هر چیز دل و جگر گیله مرد را میخورد. دستهایش را به دیوار نکیه داده بود. گاه باد یکی از بستههای سیر را به حرکت درمیآورد و سر انگشتان او را قلقلک میداد. پیراهن کرباس تر، به پشت او میچسبید. تپانچه در جیبش سنگینی میکرد. گاهی تا یک دقیقه نفسش را نگاه میداشت تا بهتر بتواند صدایی را که میخواهد بشنود. او منتظر صدای پای محمد ولی بود که به پلههای چوبی بخورد. گاهی زوزهی باد خفیفتر میشد، زمانی در ریزش یکنواخت باران وقفهای حاصل میگردید.