کتاب صوتی درختو به قلم هوشنگ مرادی کرمانی نوشته شده است.
در قسمتی از کتاب صوتی درختو میشنویم:
مادربزرگ گفت: «امشو درختو میشکنه.» تند و بیامان، باد میآمد. شب بود، انتهای شب. خواب از چشممان پریده بود... دلم میخواست حیاط را ببینم، باغچهی جلوی خانه را ببینم، درختها را در حجوم سوت و زوزه باد ببینم، درخت عزیز مادربزرگ را ببینم، همانکه میگفت درختو... در ته اسم لهجه بود شیوه گفتار در نهایت مهربانی و عزیزکردگی...