کتاب ساکنان خیال به قلم میثم موسوی با رویکردی مستقیم به آثار برخی از شاعران ایران و بعضاً با یاری جستن از کتابهای نوشته شده، سعی بر آن دارد تا در قالب صفحاتی بسیار مختصر به پارهای از اشعار منظوم و منثور نامآوران مبادرت کرده و به نقد و تحلیل چکامهسرایان ایران زمین بپردازد.
بدون تردید خواندن دیوان شاعران و نقد آثار آنان در توان علاقهمند هر کسی نیست. اما گویی با استعانت از بزرگان فرهنگ و ادب ایران مانند: حلاج، فردوسی، ناصرخسرو، ابوسعید ابوالخیر، خیام، عطار، مولوی، سعدی و حافظ بتوان کمی شجاعت نشان داده و برداشتهای هرچند خام و ناپختهی خویش را به تصویر کشید.
در بخشی از کتاب ساکنان خیال میخوانیم:
شاید بتوان گفت که هیچ یک از شاعران ایرانی به اندازه خیام شهرت جهانی نداشته و این چنین مورد استقبال قرار نگرفته است. رباعیات خیام به قدری ساده و معمولی گفته شده که هرکس را شیفته مینماید و انسان به حیرت میافتد که یک عقیدهی فلسفی مهم چگونه ممکن است در قالب یک رباعی بگنجد.
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلوم شد که هیچ معلوم نشد
اشعار خیام به تصحیح بزرگان بسیاری چون صادق هدایت، دکتر قاسم غنی و محمدعلی فروغی رسیده است. مجموعه رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری را میتوان در کتاب «ترانههای خیام» با پیشگفتاری مفصل به قلم نویسندهی توانمند ایرانی، صادق هدایت مطالعه نمود. از دیگر کوششهایی که در تصحیح این رباعیات صورت گرفته است، کاری است مشترک از استاد قاسم غنی و محمدعلی فروغی با عنوان «رباعیات خیام» که پس از مقدمهای زیبا و خواندنی به ذکر صد و هفتاد و هشت رباعی مورد قبول خود مبادرت ورزیدهاند.