کتاب مدیریت استراتژیک نوشتهی فرد آر دیوید میان گرایشهای نظری و عملی مدیریت استراتژیک پیوندی منطقی برقرار کرده است، به طوری که میتواند مورد استفاده گستردۀ مدیران و کارشناسان در سازمانهای کوچک و بزرگ قرار گیرد.
فرد آر دیوید (Fred R David) مدیریت استراتژیک را اینگونه تعریف میکند: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات و شیوهای چندگانه که سازمان را قادر میسازد به اهداف بلندمدت خود دست یابد. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنشها، واکنش نشان دهد) و بدینگونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.
این کتاب خلاصهای از نسخهی اصلی کتاب مدیریت استراتژیک (Strategic Management) است.
در بخشی از کتاب مدیریت استراتژیک میخوانیم:
مشارکت (Joint venture): در اجرای این استراتژی دو یا چند شرکت یک شرکت تضامنی موقت یا کنسرسیوم تشکیل میدهند و از فرصت پیش آمده بهرهبرداری مینمایند. نمونههای این شرکتها شامل شرکت تضامنی تحقیق و توسعه، توزیع کالا و... برای اینکه تشریک مساعی موفق باشد باید هر یک از شرکتها دارای ویژگی خاص مانند فناوری پیشرفته، سیستم توزیع، واحد تحقیقاتی با توان تولید باشد.
کاهش (Retrenchment): گروهبندی جدید در داراییها و هزینهها برای معکوس کردن سیر نزولی فروش و سود. هدف کاهش این است که سازمان در زمینه تخصصی وضع خود را مستحکم کند.
واگذاری: فوش یک واحد مستقل یا بخشی از سازمان را واگذاری (هرس کردن) مینامند. این استراتژی اغلب برای تامین سرمایه استفاده میشود. گاهی نیز به عنوان بخشی از استراتژی تجدید ساختار به حساب میآید، زیرا شرکت میکوشد بدان وسیله واحدهایی که سودآور نیستند یا به سرمایه زیادی نیاز دارند بفروشد.