کتاب نفرین نوشتهی آتوسا میرزاپور، داستان مرموز و جذاب مردم دهکدهای را به تصویر میکشد که سالهاست از چیزی در هراس هستند از این رو سه نوجوان تصمیم میگیرند تا راز این ترس را برملا سازند.
در بخشی از کتاب نفرین میخوانیم:
چاهی که آبرسان ساکنان این دهکده است دقیقا در کنار دیوار نفرین شده است. قدیمیها معتقدند که حتی آبی که در چاههای ما جریان دارد متفاوت از سرزمین مجاور است و در آن جا تمام چاهها از خون پرشدهاند. به هرحال کودکان هم در پرسه زدنهای بیپایانشان توان نزدیکی به دیوار را ندارند. مادرانشان درست مثل مادران ما قصههای زیادی از درد و رنج و خون برای آنها گفتهاند
در این دهکده هر ساله چهارم ژوئن مراسمی برگزار میشود که در آن به محاکمۀ علنی مجرمان میپردازند و یا اگر پادشاه کسی را شایسته تشویق بداند، او را به نشان شجاعت مزین میکند. امروز، چهارم ژوئن، همه مجرمان محاکمه و درستکاران به پاداش خود میرسند.