فضای پزشکی ایران در دوره قاجار تغییری نرم و انعطافپذیر را به سوی پزشکی مدرن تجربه کرد. این تغییر برخاسته از تضاد موجود میان دو سیستم طب جالینوسی- اسلامی با طب مدرن بود. در کتاب طب سینایی در گذار به مدرنیته در ایران قاجار اثر ایرج نبی پور تلاش شده تا به وجود این دوگانگی در این دو سیستم پزشکی در ایران قاجار پرداخته شود و نشان داده شود که پایههای طب سینایی، پیش از ورود طب مدرن دچار تزلزل و سستی شده بود. به همین دلیل، به راحتی طب مدرن جایگزین طب جالینوسی- اسلامی شد.
سدهی نوزدهم میلادی که با سیطرهی قاجاریه در ایران توأم بود، نقش بسیار سرنوشت سازی در حیات و افول طب سینایی در ایران زمین داشت. از یک سو، در این قرن، شاهد حضور فزایندهی پزشکان اروپایی در سفارتخانههای کشورهای غربی و دربار بوده و از سوی دیگر نیز گشایش دواخانهها و بیمارستانهای به شیوهی طب مدرن را نظاره میکنیم و از منظری دیگر نیز راه اندازی مدرسهی طب و جراحی دارالفنون جلب نظر میکند.
هر چند این تغییرات زیر ساختی و نهادی برای رشد طب مدرن غربی در ایران قاجار نقش بنیادی از خود نشان دادند و این تغییرات گذار از طب سینایی به طب غربی را شتاب دادند؛ اما آسیب شناسی افول طب سینایی در سرزمین مادری، خود نیاز به کنکاشی فراتر از ریخت شناسی بنیان ساختارهای نهادی در ایران قرن نوزدهم دارد.
از اندک پزشکان اروپایی که پیرامون سیمای پزشکی و درمان در ایران قاجار نوشته اند، یادداشتهای یاکوب ادوارد پولاک از همه برجسته تر مینماید. هر چند کتاب ارزندهی تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، نوشتهی سیریل الگود، ترجمهی دکتر باهر فرقانی، در ایران بسیار مشهور است و در بر دارندهی سیر تحولات پزشکی ایران در زمان سلاطین اولیهی قاجار و ورود طب اروپایی به ایران است، به تشکیلات بهداشتی و سازمان قرنطینه نیز نظر میافکند؛ ولی در این کتاب، این تحولات با تاریخ اجتماعی و گزارشهای تاریخ سیاسی چنان آشفته شدهاند که به دشواری میتوان به چگونگی طب و طبابت دست یافت …