کتاب چرا مسلمان هستم: یک گزارش نیمه فلسفی حقانیت دین اسلام را از نظر محمدعلی میرباقری نشان میهد. میرباقری تلاش میکند مسیری عقلانی برای باور به اسلام پیش روی شما قرار دهد؛ مسیری که با آنچه غالباً شنیده میشود، متفاوت است.
در بخشی از کتاب چرا مسلمان هستم: یک گزارش نیمه فلسفی میخوانیم:
فرض کنید یکی از همین روزها از خانه بیرون میروید تا به کارهایتان برسید. در مسیر، شخصی جلوی شما را میگیرد و ادعا
میکند که پیامآوری است از جانب خدا. اگر با چنین شخصی مواجه شوید، و او خارق عادتی در حد معجزه ارائه دهد (مثلاً
خورشید را، گویی کلید لامپی را میزند، چند مرتبه خاموش و روشن کند) شما به لحاظ معرفتی موجه هستید که ادعای او را بپذیرد. اما اگر او معجزهای برای ارائه نداشت چه؟ در اینجا چند احتمال (به حصر استقرایی) راجع به چنین شخصی به ذهن من میرسد:
1- یا آن شخص شیاد است، یعنی به دروغ ادعای نبوت میکند؛
2- یا آن شخص شیاد نیست و ادعای خود را صادق میپندارد.