کتاب ضمیر دل مجموعهای از دلنوشتهها و قطعههای ادبی سرشار از احساس مریم متولی است.
دلم گرفته بود
پنجره را باز کردم
عطر بهار نارنج مشامم را به بازی گرفت
حساب تاریخ و ماه و سال از دستم رفته است
ولی به گمانم اواسط اردیبهشت ماه باشد که اینطور
گلهای نارنج با آن بوی مستانه دلبری میکنند
از شامههای ما که مدتهاست بوی غم را حس میکند
آرام میشوم
مدهوش میشوم
رها میشوم
و
اکنون که رنگ آرامش چهره غم زده شهر را زیبا و با طراوت کرده است
نواری را درون ضبط میگذارم
میخواهم از شوق برقصم...
صدای ماندگاری طنین انداز میشود
که با اوج احساس از عشق میگوید
تمام وجودم گوش میشود
و در میان کلمات به دنبال وصفی از تو میگردم
قند در دلم آب میشود
از این همه توصیفی که تو را برایم به تصویر میکشد
و چه زیباست دوست داشتنت جانا...