کتاب رمان خیانتکار عاشق - جلد دوم داستانی عاشقانه، جاسوسی و جنایی به قلم ف. عبدالله زاده، داستان زنی است که غرق در ماموریتهای طولانی، احساساتش را جا گذاشته و قلب شکستهاش را حمل میکند.
حالا او در گیر و دار ماموریتهای خطرناک باید با گذشته و مردی روبرو شود که احساس بینشان را به قیمت اطلاعات نظامی فروخته و با خودکشی دروغینش در هم شکسته است.
در بخشی از کتاب رمان خیانتکار عاشق - جلد دوم میخوانیم:
روم و برگردونم، بین راه با کشیده شدن دستم از درد جیغ خفهای کشیدم و به نفس نفس افتادم..
به پردهای که پنجره رو پوشونده بود چسبوندم، با تردید به صورتش نگاه کردم، بعد از سالها...
پس از آخرین بار که دیدم اسلحه از بین انگشتهاش به زمین افتاد و سقوط کرد!...
واقعا ترسناک شده بود، نفسهاش تند و عصبی بودن، اما حرفی نمیزد، نه فحش میداد، نه کتکم میزد و نه زخم میزد...
مثل همهی وقتهایی که عصبانیش میکردم و بلایی سرم نمیآورد!
پوزخندی زد و گفت: من به خاطر توی عوضی از خیلی چیزها گذشتم؛ از ارزشهایی که همیشه بهشون پایبند بودم دست کشیدم...
انقدر که نیشخند زدی و ازم دست کشیدی و من موندم و یه من بیارزش که از کسی که خیلی دوسش داشت و بهش
اعتماد داشت، رکب خورده بود.
تحمل خود زندان خیلی راحتتر از تحمل عشق به عوضیای بود که قلب و زندگیم رو به پاش ریختم و قلب و زندگیم و به فنا داد و رفت.