کتاب یوگای خرد و فرزانگی - جلد دوم با هدف آشنایی با اصول جنانا یوگا براساس تعالیم سری سوامی شیواناندا ساراسواتی مبتنی بر فلسفی آدویتا ودانته (وحدت وجود) پایهریزی شده و در دو جلد توسط مجتبی ولی بیگی و منوچهر البرزی گردآوری شده است.
آثار سوامی شیواناندا به دلایل بسیاری در دنیای یوگا حائز اهمیت است. میدانیم که یوگا به دو مکتب شمال و جنوب طبقهبندی میشود. هر کدام از این دو مکتب بر احیا ابعادی از هنر و دانشهای ودایی و یوگا همت گماشتهاند. یوگای شمال، بیشتر بر ابعاد انتزاعی و مطالعه ساحات لطیف نفس انسان پرداخته و مکتب یوگای جنوب تاکید بیشتری بر مطالعهی اسرار جسم به عنوان زورق روان پرداخته است. در هر حال شکی نیست که این دو مکتب بزرگ موید هم و پشت و روی یک سکهاند.
سوامی شیواناندا بی شک یکی از برجستهترین چهرههای مکتب یوگای شمال تلقی میشود و با تربیت شاگردان برجسته و نگارش بیش از چهارصد جلد کتاب در آموزههای یوگا و ودانتا نقشی پررنگ در احیا مکتب شمال و آموزههای یوگا دارد. در میان آثار سوامی جی آثاری را مییابیم که با دقت به مطالعه و آموزش فنون یوگا پرداختهاند و شاهد ترجمه و نشر برخی از آن آثار تاکنون به زبان فارسی بودهایم. اما بسیاری از آثار ترجمه نشده ایشان به تحلیل ابعاد فلسفی و انتزاعی تفکر و خردورزی یوگا پرداخته است. اثر حاضر اولین ترجمه از آثار سوامی شیواناندا است که به فلسفه یوگا اختصاص دارد و به همت آقایان منوچهر البرزی و مجتبی ولی بیگی که عمر خود را وقف تمرین، پژوهش و آموزش یوگا کردهاند، گردآوری و ترجمه شده است.
در جلد اول، نخست مبانی و مفاهیم فلسفی پایهی یوگای خرد و فرزانگی در بیست حکمت بیان میشود. جهت تأمل و تعمق بیشتری هر حکمت از سخنانی کوتاه، کلامهای موجز و مجموعهای سخنان پیاپی مرتبط با هم به صورت مختصر و مفید تشکیل شده است.
در جلد دوم تلاش شده است تا به همین سبک و شیوه، پندها و روشهای بکار گرفته شده در یوگای خرد و فرزانگی (جنانایوگا) تشریح شود. چگونه یک رهجوی جنانا یوگا در مسیر دانش و حکمت الهی گام بر میدارد. از چه تکنیکهایی بهره میجوید و چه اصول اساسی را در زندگی مدنظر قرار میدهد.
در بخشی از کتاب یوگای خرد و فرزانگی - جلد دوم میخوانیم:
از نگاه سوامی شیواناندا بازی با کلمات، بحثهای هوشمندانه فلسفی به شما در خودشناسی کمکی نمیکنند. شما باید به طور هماهنگی سر، قلب و دست خود را از طریق یوگای ترکیبی بکارگیرید؛ آنگاه به کمال و توسعه جامع دست مییابید. این خیلی ساده است که بگوییم: من او هستم. من روح ام. اما خیلی سخت است که آن را احساس کنیم و یگانگی همه موجودات را ببینیم. تا وقتی که ناپاکیهای ذهنی از بین نرفته، هیچ رهایی ممکن نیست. چطور میتوانید این احساس روح بودن را داشته باشید، وقتی ذهنتان دارای نوسان و بی قراری است. تنها کسانیکه به ورای آگاهی جسمانی رفته اند، حقیقتا با اعتماد میتوانند بگویند که این دنیا توهمی بیش نیست؛ این جهان همچون رویاست و سرابی بیش نیست. اگر تمام مدت روز را در همین دنیای مادی زندگی میکنید. اگر چایتان شیرین نباشد یا غذایتان نمک نداشته باشد، آشفته میشوید؛ خیلی خسته کننده و بی معناست که بگوئید من او هستم.