کتاب مبارز راه عشق نوشتهی محمدرضا زادهوش، شامل آموزه و مطالبی است که به ما کمک میکند تا خود و زندگی را بهتر درک کنیم.
هرچه مدرکها بیشتر میشود دستیابی به درک نیز دشوارتر میشود همانند افزایش بیماریها با وجود گسترش مراکز درمانی و فرورفتن آب با افزایش امکانات حفاری. برای اینکه در راه عشق گام بگذاری نیاز است نیاز به خودشناسی را حس کنی و پذیرا باشی. خودشناسی نیاز همه انسانهاست؛ ولی اگر به نیازهای موجودات فروتر از انسان بپردازی، نیازی به خودشناسی نخواهی داشت. ما به مهارتها و ورزشهای گوناگون میپردازیم، در حالی که قلب نیز یک عضو مشترک در میان ماست و همه ما به پرورش دادن آن نیازمندیم.
در بخشی از کتاب مبارز راه عشق میخوانیم:
درباره وجدان، زیاد تبلیغ کردهاند. شاید تو نیز آن را برای نخستین بار از زبان پدر و مادر، پدر بزرگ و مادربزرگ شنیده، و سپس در فیلمها و داستانها پی گرفته باشی، وجدان، افراد را به خاطر کارهای بدشان محاکمه میکند. اما میبینی که وجدان، در دنیای واقعی و نه دنیای فیلمها و داستانها، بیشتر سراغ آدمهای خوب به خاطر کارهای معمولیشان میرود و گویی کاری به آدمهای بد ندارد. پیشنهاد من این است که به جای تشریح ساختار وجدان، تبلیغات را برای وجدان، متوقف کنیم، یک آدم معمولی اگرچه کار کند، و اگرچه سخت کار کند، باز وجدان سراغ او میرود؛ ولی یک آدم کش حرفهای، دیگر وقت این چیزها را ندارد.