کتاب یک آسمان رهایی نوشتهی محمدرضا زادهوش، شامل مطالبی روانشناسی است که به موضوع خودشناسی میپردازد.
روزبهروز رشتههای تحصیلی متنوعتر میشود؛ ولی جای رشته خودشناسی خالی است، رشتهای که این کتاب به آن میپردازد. انسانها در سرتاسر دنیا تفاوتهای بسیاری دارند، نژادها، زبانها، سلیقهها و عقیدهها گوناگون است؛ ولی همه ما به یک سو میرویم، دستورالعملهای غیر مستقیم که ما را از خلاقیتهای فردی جدا میکند، زندگی قالبی را به ما دیکته میکند، و به پرتگاهی مشترک میکشاند. زنجیره تقلید از تقلیدگران که بر زنجیرهای ما میافزاید. خودشناسی، زنده کردن حق خلاقیت است.
در بخشی از کتاب یک آسمان رهایی میخوانیم
عشق در میان انسانهایی که با یکدیگر و در کنار همدیگر زندگی میکنند، یا سرگرم تحصیل و کار هستند، مرده است. روزی که مرد در خانه است، روز بدی است. خانم سعی میکند کاری را به او واگذار کند. اگر کاری نباشد، خانم، بیمار میشود. دراز میکشد. آقایانی که به دلیلی بیشتر در خانهاند، موجب دعوای بیشتری میشوند. آنهایی که محل کارشان، در محل زندگی و کنار خانه است، همواره باید خود را سرگرم نشان دهند تا کاری به آنها واگذار نشود.