باشد برای وقتی دیگر...
مجموعه داستان های فیروزه خلیلی یزدی است که به اهتمام سید ابوالفضل طاهری به تحریر در آمده است.
قیافه زن تغییر کرد. گویا تصمیم گرفته بود از همانجا شروع کند.
- راستش اومدم اینجا پی کار. قراره واسه حاجی شالچی کار کنم.
میگن کافه نادری پاتوقشه. ش میشناسینش؟
مراد جا خورد. زن بدنبال حاجی شالچیست... پدرش... به روی خودش نیاورد...
- نه... چیکارش دارین... یعنی گفتین چیکارش دارین؟... پی کار؟...
پیداش میکنم براتون... اسمشون آشناست اما میدونین من مدتی نبودم.... نمی دونم
- ... نبودین؟ کجا بودین؟ اون ور آب؟
مراد این ا... گفتن های پیاپی را قبلا از یکی شنیده بود.