کتاب رمان دازیمدا نوشتهی شروین وکیلی، داستانی علمی تخیلی است که در جهانی یکسره ناآشنا رخ میدهد.
زنجیرهای از جنایتهای مرموز در جهانی بیگانه رخ میدهد. راز این جنایتها در جریان کشمکش مغز متفکر طراحشان و پلیسی که مامور دستگیری اوست، به تدریج گشوده میشود و کم کم نمایان میشود که هیچ چیز آن طوری که در ابتدا به نظر میرسد، نبوده است.
قهرمان این رمان موجودی پرنده است که در سیارهی زادگاهش با زبان بویایی با دیگران ارتباط برقرار میکند و در منگنهی کشمکشهای سیاسی دو اردوگاه بزرگ کیهانی گرفتار آمده است. در یک سطح، ماجرای مأموریت او را میتوان همچون یک داستان پلیسی پرحادثه و معمایی خواند. در سطحی دیگر، شباهتی زیربنایی میان دنیاهای ناآشنای «نوسان» و جهانِ پیرامون ما و اندرون ما وجود دارد. در سطحی ژرفتر، نوسان طرح پرسشی است دربارهی «هویت و ارادهی آزاد»، در هر شکل و قالبی که باشد.