کتاب فرومون و ریسلر اثر آلفونس دوده، داستان زندگی چهار خانواده و افراد مرتبط با آن‌ها که در پاریس زندگی می‌کنند را روایت می‌کند. از این رمان نمایشنامه‌ای نیز در پاریس اجرا شد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

در بخشی از رمان فرومون و ریسلر (fromont and risler) می‌خوانیم:

دو یا سه سال از دوستی نزدیک سیدونی و کلر گذشت. سال‌هایی که سیدونی بیش از پیش با زندگی اشرافی خو می‌گرفت. رشته این دوستی ناگهان گسیخته شد.

پسر عمو ژرژ که تحت سرپرستی آقای فرومون بود از مدتی قبل وارد کالج شده بود. کلر به سهم خودش با یک لباس ملکه وار به مدرسه صومعه زنان تارک دنیا پیوست. خانواده (شِب) در این حال مشغول مذاکره در مورد گذاشتن سیدونی برای کارآموزی و یاد گرفتن یک فن و حرفه بودند. سیدونی و کلر بهم قول دوستی همیشگی دادند و قرار گذاشتند که هر ماه دو دفعه که کلر اجازه داشت که از صومعه به خانه برود همدیگر را ملاقات کنند.

در واقع گاهی سیدونی کوچک به خانه فرومون‌ها برای بازی با دوستانش می‌رفت ولی هرچه بزرگ‌تر می‌شد بیشتر متوجه فاصله زیادی می‌شد که او و آن خانواده ثروتمند را از هم جدا می‌کرد. حالا احساس می‌کرد که چقدر لباس‌هایش برای رفتن به خانه فرومون‌ها نامناسب هست.