اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته دانلود رایگان بهترین رمان‌ها، ۵۳صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۵۲۲ کیلوبایت، ۱۰۶۶۴ بازدید

کتاب رمان عمارت خون اثر زهرا اسماعیل پور، ماجرای سه دوست شجاع، اهل ریسک و خطر‌ به نام‌های ترنم، هایل و نفس است که تصمیم به کارآگاه شدن می‌گیرند. آن‌ها بعد از مدتی با سه پسر به نام‌های آرشام، رادوین و متین همکار می‌شوند. این شش نفر باید به عمارتی در یک روستا بروند که اگر وارد آن شوند برگشتی به بیرون وجود ندارد؛ اگر هم داشته باشد با تغیراتی همراه است.

در بخشی از کتاب رمان عمارت خون می‌خوانیم:

عین جت آماده شدم و سوار ماشینم شدم و د برو سمت دانشگاه.
پنج دقیقه به کلاس مونده بود و من داشتم می‌رفتم سمت کلاس که یکی زد پس کله‌ام برگشتم و دیدم نفسه و هلیا‌ام پشتشه.
نفس: سلام بر دوست خوابالوی خودم.
من: علیک…
هلیا: سلام آجی.
من: سلام. ببین نفس یاد بگیر از این هلیا. مث آدم سلام می‌کنه. تو اول عین هرکول هوار می‌شی رو آدم بعد سلام می‌کنی.
نفس: خو حالا توام. بیاین بریم حالا به کلاس نمی‌رسیم.
تو کلاس همه‌اش رو تو چرت بودم. چون جایی و نداشتیم بریم و کلاس نداشتیم رفتیم تو کافه تا یه چیزی بخوریم. دیگه تصمیم داشتم امروز بهشون بگم.

من: بچه‌ها... ‌ام... چیزه... می‌گم...
هلیا: عه خو درست حرفتو بزن.
من: می‌ترسم قبول نکنید.
نفس: تو بگو بعد بترس که قبول نکنیم.
من: خب شما‌ها که با کار پر خطر بیرون مشکلی ندارین.
هر دو با هم: نه
من: این کاری که من می‌گم زیادی خطرناکه‌ها. چون از اون آدمایی رو می‌خوان که با دیدن یه جن و جسد و بدن تیکه شده غش نکنه.
نفس: خدایی ما با اینا غش می‌کنیم؟
من: خب یه سازمان هست که اون‌جا افرادی مث ما می‌رن کارآگاه می‌شن. میاین بریم؟

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
رمان در خرقه سرخ رنگ
استانلی جان وایمن
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
رمان دختری از تبار زینب
سارا پسندیده تشکری
بلوک سالمندان
امیرحسین نصیری
دالاله
امیر حسین نصیری
رمان فردای بعد مرگ
فریبرز یدالهی
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
هورا ۷۷
۱۴۰۱/۶/۸
داستان ترسناک میخوای « تلنگر سیاه» رو بخون عالیههههه
محدثه طالب
۱۴۰۰/۱۰/۱۳
سلام رمان زیبایی میشود گفت هیجان انگیز بود اما نسبتا قابل پیش بینی بود من جلد دوم رو هم مطالعه کردم و این رمان به علاقه مندان کتاب های هیجانی توصیه میکنم جلد دوم نامش انتقام به ارزش خون هست
Razieh Bagheri
۱۴۰۰/۷/۱
بهتتون شدیدا پیشتهاد میکنم اصلا نخونیدش🤢
سما مجری
۱۳۹۹/۱۲/۴
اسم جلد دومش چیه همون عمارت خون؟
عسل صادقی
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
خیلی قشنگ بود درسته قابل پیش بینی بود ولی قشنگ بود مخصوصا جلد دومش
Samaneh Riahi
۱۳۹۹/۱۰/۱۵
میشه بدونم این رمان عاشقانه بود یا ترسناک 😐😂؟ اصلا جالب نبود😕،اخه یعنی چی دختره خوناشامو می‌کشه،بعدش عمارت رو آتیش میزنن پسرا از دخترا خواستگاری میکنن.. کسی که وقت زیاد داره و نمیدونه چجوری وقتشو بگذرونه این رمانو بخونه🙄😂،این رمان نه جنبه اخلاقی داشت نه چیز دیگه ای.. درضمن این رمان خیلی خلاصه شده بود،درسته فصل دومش هم هست،ولی فصل دومشم اصلا ترسناک نبود،اخه به این میگن ترسناک؟!! این که سرو تهش معلوم بود چی میشه،خیلی راحت میشد آخر رمان رو حدس زد
Melika davoodinia
۱۳۹۹/۹/۲۹
رمانی که ترسناک باشه نباید توش رویا باشه و رویا بود همش اینهمه عشق یهو اع تو......کدومشون فوران کرد؟فشفشه ها اع کجا اومدن رویایی تو جهان واقعیت نیست پس بیاین رمانی بنویسید که به جهان واقعی نزدیک باشه
anid nejati
۱۳۹۹/۷/۱۷
اون رمانی که تو میگیو اسمشو نمیدونی اسمش ‹نخلستان›
mehdi mohajer
۱۳۹۹/۴/۳
رمان خوب سراغ دارید
انیتا قره داغی
۱۳۹۹/۳/۲۱
سلام ، من این رمان رو خوندم ، خیلی کوتاه این فصلش ولی فصل دومش خیلی باحاله ، طولانی هم هستش ، خیلی قشنگه راستش این خون آشام نمیمیره ، درسته ترسناک نیست ولی قشنگه ، فصل دوم اینجا نذاشتن من دان کردم خودم . اسم فصل دوم = انتقام به ارزش خون
Mohammad Dehani
۱۳۹۹/۱/۱۲
خیلی قشنگ بود
نسیم چگینی
۱۳۹۸/۹/۳۰
جالب بود
Fatemeh Kh
۱۳۹۸/۸/۱۰
یه رمان ترسناک خیلی وقت پیش خوندم که راجب داستان زندگی یه دختر آبادانی بود که یهو غیب میشد و از اینجور جریانا اسمشو یادم رفته اگر کسی میدونه بگه اسمشو
null null
۱۳۹۸/۶/۲۲
بدک نبود
آنا طهرانی
۱۳۹۸/۶/۱۶
سلام یک بخش از رمان از یک کارتون به نام مدرسه شاهزاده‌ها گرفته شده بود و اون بخش جایی بود که باید ژیمناستیک میزدن واقعا چرت بود والبیته دور از واقعیت
va gh
۱۳۹۸/۴/۲۳
عالی
الناز یوسف زهی
۱۳۹۸/۲/۱۲
بد نبود
L Lm
۱۳۹۸/۱/۲۴
با اینکه خیلی زحمت کشیدن نویسنده برای نوشتن رمانشون ولی اصلا رمان جالب و چندان ترسناکی نبود.😟
null null
۱۳۹۸/۱/۳
خیلی مسخره فقط وقت نت ادم حدر میره کجاش ترسناک بود
R.S R.S
۱۳۹۷/۱۲/۲۷
خیلی سطح پایین بود واقعا ارزش وقت گذاشتن نداره ته داستان به صورت ناگهانی همه عاشق هم شدن... نمیدونم تو اون خونه چطوری حلقه اوردن پسرا اونم همشون با هم...
همچنین ببینید
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام