کتاب رمان دو دوم قلبم مال تو نوشتهی مریم فراهانی، درباره دختری است که سالها پیش عاشق پسری شده ولی او رهایش کرده و حالا بعد از سالها پسر برمیگردد.
نه دلیل رفتن او معلوم بوده و نه برگشتش، ولی یک چیزی فرق کرده است. یک شخص سومی به اسم شهاب ظهور کرده که عاشق و دلدادهی پاییز است.
در بخشی از کتاب رمان دو دوم قلبم مال تو میخوانیم:
ر کافه رو بازکردم.
صدای دیلینگ دیلینگ آویزی که ما برای این کافه خریده بودیم شنیدم.
یادمه وقتی دادیمش به صندوقدار تشکری کرد و گفت -خانم، آقا.. این آویز رو به عنوان عشق پاکتون میگم رییسم بزاره.
آهی کشیدم.
دوباره مثل همیشه وسط کافه روی میز گردی که بود نشستم.
همهی میزهای این کافه مربع بود به غیر از این میز.
نگاهم به گلهای مریم افتاد.
کیان عاشق گلهای مریم بود.
یادمه همیشه بهم میگفت گل مریم من.
آه دوبارهای کشیدم.
پیشخدمتی بدون حرف قهوهمو اورد.
آلبومم رو بازکردم.
اولین عکس من بودم و کیان که روی برفا خوابیده بودیم.
این عکسمون توی اراک گرفتیم.
زمستان بود و هوا بسیار سرد.
آهی کشیدم و کمی از قهوه رو نوشیدم تلخیش من رو یاد رفتنش انداخت.
عکس بعدی من بودم که روی پشتی نیمکت نشسته بودم با لباس نارنجی... پاییز بود و برگها نارنجی.
نفس عمیقی کشیدم.