اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته دانلود رایگان بهترین رمان‌ها، ۲۵۴صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۱.۳۴ مگابایت، ۱۴۱۵۶ بازدید

کتاب رمان ازدواج اجباری داستان انتقام پسری است که به خاطر اهدای قلب مادرش به مادر دختری، تصمیم به ازدواجی از روی کینه می‌گیرد.

در بخشی از کتاب رمان ازدواج اجباری می‌خوانیم:

یهو احساس حالت تهوع بهم دست داد بدو دوییدم سمت در اتاق و بازش کردم دوییدم سمت دستشویی کامران که تو سالن نشسته بود با تعجب بهم نگاه می‌کرد با شدت عق می‌زدم تمام محتویات معدم خالی شده بود کامران در و باز کرد و با نگرانی پرسید چی شده بهار؟ کنارش زدم و رفتم بیرون

دنبالم راه افتاد و از پشت شونم گرفت برگشتم و با داد گفتم - به من دست نزن ازت بدم میاد خوب بابا حالا چرا هار می‌شی تقصیر منه که خواستم ببینم چه مرگته اصلا برو بمیر بعدم رفت رو کاناپه لم داد دیگه حوصله این و نداشتم -اره می‌خوام برم بمیرم دست از سرم بردارررررررررررررررر بعدم رفتم تو اتاق شققققققق درو کوبوندم به هم آروم رفتم طرف تختم و روش دراز کشیدم خیلی حالم بد بود همش حالت تهوع داشتم عکس کامران و که روی میز کنار تختم بود برداشتم و نگاش کردم اولین باری بود که با دقت نگاش می‌کردم پووستی سفید و چشای سبز رنگ با مژه‌های کشیده و دماغی صاف و متوسط که به صورتش میومد، با لبایی نه بزرگ و نه کوچیک همیشم رو صورتش ته ریش کمی داشت درکل خیلی جذاب بود از هیکلشم معلوم بود که ورزشکاره از خودم حرصم گرفت که نشسته بودمو ارزیابیش می‌کردم با عصبانیت روی تخت نشستم و عکسش و کوبوندم به دیوار که با صدای وحشتناکی خورد شد و ریخت رو زمین یهو در اتاق باز شد و کامران با عصبانیت اومد داخل چته؟ چه مرگته؟ این ادا اطوارا رو واسه من درنیار تو زن منی نیاوردمت اینجا خاله بازی کنی باید وظیفه زن و شوهریت خوب انجام بدی فهمیدی خوشم نمیاد یه ماهه اعتصاب کردی شیرفهم شد؟

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
رمان در خرقه سرخ رنگ
استانلی جان وایمن
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
رمان دختری از تبار زینب
سارا پسندیده تشکری
بلوک سالمندان
امیرحسین نصیری
دالاله
امیر حسین نصیری
رمان فردای بعد مرگ
فریبرز یدالهی
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
مطهره امین غفوری
۱۴۰۲/۶/۱۴
رمان قشنگی بود فقط اون قسمتش که رفته بودن مشهد و به رستورانی در شاندیز رفته بودن من خودم بچه مشهدم و شاندیز همچین رستورانی نداره رستوران های طرقبه و ابرده اینگونه هستن اما بازم ممنونم از نویسندش رمان زیبایی بود و طنزش هم خوب بود به نویسنده توصیه میکنم بیشتر رمان طنز بنویسه و ممنون که وقتتون رو گذاشتین رمان خوبی بود
Mahbube Zare
۱۴۰۱/۱۰/۸
خیلی بچگانه بود
زهرا ت
۱۴۰۱/۷/۱۲
این صحنه های خطری ک میگم رو تو یه برنامه ی دیگه خونده بودم😐
°narges° ""N""
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
رومان قبلا خوندم سانسورش کرده بودن ک این رومانو کسل کننده کرده بود ولی رومانش کمی خوبه
هانیه کریمی
۱۴۰۰/۱۰/۹
جالب نبود.خیلی قلمش بچگونه بود مخصوصا اون قسمت کلکلاشون باهم که فقط چرت و پرت میگفتن و عین بچه‌های هشت نه ساله دعوا میکردن.ماجرای رمان هم که حسابی تکراری بود و اینکه تا تقی به توقی میخورد بهار از کامران متنفر میشد و بعد سر هیچ و پوچ دلش واسه آغوش گرمش و این داستانا تنگ میشد و دوباره اوکی میشدن خب وات د فاک نویسنده لااقل نیومده بعد از تموم شدنش یه دور دیگه بخونه ایراداتشو برطرف کنه.خلاصه که ایراداش اینقد زیاد بود که اصن دیگ حرفی ندارم.رمان خوب هم رمان اسطوره،دختری از جنس شیشه،شاه شرطنج و سه سوت رو معرفی میکنم..رمانهای خانم پگاه رستمی از جمله رمان تب،آخرین داستان عشق و مومیایی رو پیشنهاد میکنم که محشرن و باید از اینترنت دان کنین تو کتاب سبز نیستن🤝🏿
Elham Alizadeh
۱۴۰۰/۴/۲۹
این رمان جیگری بود برای خودش.. خصوصا وقتی آرش هم اضافه شد 😘❤️❤️✅🙏
سارا محمدی
۱۴۰۰/۳/۲۶
فقط غلط املایی زیاد داشت .(چون خوشم اومد و دارم از این رمان ایده میگیرم برای رمان خودم ۵ستاره میدم). غمناک نبود مثل رمان هدیه اجباری بعضی جاهاش خنده دار بود خوشم اومد😍❤
LD STRANGER
۱۴۰۰/۳/۱۹
عالی متن عالی شخصیت ها فوق العاده عالییییی نویسنده خیلی خوبی
Harly !
۱۴۰۰/۳/۱۸
دوستان یه رمان بهتون معرفی میکنم در همین ژانر هستش (رمان تاوان بوسه های تو) اولین رمانی بود که خوندم و منو به رمان خوندن علاقه مند کرد خیلی قشنگه حتما بخونیدش (البته در این برنامه نیست و باید به صورت جدا PDF رو دانلود بکنید)
امیرحسین اسدی
۱۳۹۹/۱۲/۲۹
رمان جالبی بود ولی تعجب هم داشت کامران معلوم نبود چند سالشه و بهار ۱۵ ساله بودبه نظرم بهار باید ۱۸ سالگی توی رمان بچه دار میشد در کل رمان زیبایی بود خوشم اومد دستت طلا نویسنده❤
N H
۱۳۹۹/۱۲/۲۲
رمان قشنگی بود ولی من موندم کامران با اخلاقش دختره چطوری تحملش کردددد؟؟؟؟؟!!!!😐بعد دختره بدبخت ۱۶ ساله ازدواج کرده بعد ۱۷ ساله بچه میاره و تازهههههدیکی توراهی هم داره😐 خدا بهش صبر داده که با اینقد اختلاف سنی 😐🚶‍♀️ درباره متنش هم یکم واسه خوندنش اذیت شدم ولی خب در کل خوب بود چون این رمان سومین رمانی بود ی خوندم
مریم دهقانی
۱۳۹۹/۱۲/۱۹
عالی بود من از رمانش خوشم امد
Fateme Babai
۱۳۹۹/۱۲/۱۴
عالی بود دوسش داشتم😍
هستی ابوالفتحی
۱۳۹۹/۱۱/۲
این کامران چرا این جوری بود گنده دماغ دختره هم خیلی ساده بود باید با جفت پا میرفت تو حلق کامران. داستانشم بد نبود اصلا خوشم از کامران نیومد بره بمیره با این اخلاق سگش
ساناز جهان پور
۱۳۹۹/۱۰/۲۳
خب در بین رمانهایی با این ژانر و موضوع میشه گفت قابل قبول بود اما خب کسایی که زیاد رماندخوندن و با این موضوع زیاد جذاب نیست این ژانر و ایده نوشتن دیگه خیلی تکراری شده و برای می که خیلی وقته رمان میخونم و فقط در این ژانر بیش از ۱۰۰تا رمان با این موضوع خوندم زیاد جذاب نبود امابرای کسایی که تازه شروع کردن خوبه
حنانه جعفری
۱۳۹۹/۱۰/۲۰
قبلا خونده بودم اولین رمانی که خوندم این رمان بود بنظر من عالی بود من بعداین رمان به رمان ها علاقمندشدم الان بیش از100تارمان خوندم رمان های ایرانی بهترینن توصیه میکنم دختری بااسانس سیگار.عروس سفارشی.نیم دیگرمن روهم بخونید.عالیههههه😄😍
Fatemeh Nazemi
۱۳۹۹/۱۰/۴
اخه مگه پلیسا بیکارن ب ملت گیر بدن،اون مال زمان قدیم بود،الکی جو میدن والا😤😤😤😤😤😤
Fatemeh Beygi
۱۳۹۹/۹/۲۵
عالی بود دوست داشتم
شادی بهرامی
۱۳۹۹/۹/۳
خوب بود
reihaneh bensaeid
۱۳۹۹/۹/۱
خیلی عالی بود ولی خدا وکیلی دختره خیلی سنش کم بود من جاش بودم با لگت میکوبیدم تو دهن کامران
همچنین ببینید
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام