کتاب رمان عشقبازی ناپلئون اثری عاشقانه، ادبی و تاریخی به قلم لئون ویال دوریویر است. ناپلئون بناپارت نخستین امپراتور فرانسه در قرن هجدهم و نوزدهم لقب گرفت. او یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در آن قرون بود؛ به طوری که لشکرکشیهای او به کشورهای اروپایی و دیگر نقاط جهان باعث به وجود آمدن مسئله دولت و ملت گردید. آنچه در این کتاب بیان میشود خیانتهای وی به فرماندهان زیر دستش و ماجرای رابطهی او با معشوقههایش است
در بخشی از کتاب رمان عشقبازی ناپلئون میخوانیم:
پله لو تحمل نیاورده گفت:
- آری من ناپلئون را دوست میدارم. علناً میگویم و از کسی هم بیم ندارم و پنهان هم نمیکنم و در این مدت هم با او خوش بودهام.
ژان بینوا از این اقرار صریح عالم در نظرش تاریک شد. نزدیک بود از غصه مشاعر خود را از دست بدهد. برای تسکین قلب خود دست به چوب برده و به سوی زن بد عهد دوید و تا آنجا که قوت بازو داشت آن زن هرزه را زد.
پله لو که از شدت درد از خود بیخود شده بود گریهکنان از خانه شوهر بیرون رفت. از این ساعت محبت این دو قلب به قسمی به بغض تبدیل گردید که دیگر ائتلاف بین آنها امکانپذیر نبود.