اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته دانلود رایگان بهترین رمان‌ها، ۴۰۹صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۲.۶۶ مگابایت، ۹۴۷۶ بازدید

داستان کتاب رمان کوچ نوشته مهسا زهیری درباره‌ی پسری است که تصور می‌کند حقش از زندگی بیشتر از چیزی است که نصیبش شده است، مردی که در سایه زندگی کرده و یک قدم از بقیه عقب‌‌تر است…

این قصه راهی رو مطرح می‌کند که راوی برای جبران نداشته‌هایش سراغش می‌رود. البته شیوه‌ی زندگی انسان و اشتباهات گذشته‌اش هیچوقت ناپدید نمی‌شوند و ممکن است جایی گریبانگیر بشنود.

در قسمتی از رمان کوچ می‌خوانیم:

- حالا چرا یهو مهم شدم؟ جوری با دلخوری نگاه کرد که حرف تو دهنم ماسید. با لحن ناراحتی گفت: عادل جانا از کی تا حالا واسه آبجیت مهم نبودی؟ نفسم رو قوت کردم و روم رو برگردوندم. فرشاد حواسش این طرف بود. گفتم: برو ببین سید چیپس پیاز نیاورده. دهنش رویه وری کج کرد و از مغازه بیرون زد. به طرف فاطمه نگاه کردم و گفتم: دیدم چقدر طرف من رو گرفتی...
- من زیاد از سمیرا خوشم نمیاد.
- مگه قرار بود تو خوشت بیاد؟ خنده‌اش گرفت و گفت: دخترخالمه، باشه... دختر خوبیه، باشه؛ ولی اینکه زن تو بشه یه چیز جداستا
پوزخند زدم و گفتم: ولی اگه زن اون یکی داداشت بشه عیبی ندارها به چشم‌های هم زل زدیم. باز بحت کهنه‌ی این سه ماه رو وسط کشیده بودیم. سه ماهی که دورهای نامزدی برادرم بود و من رو از خونه دور کرده بود. هر بار همون حرف‌های همیشگی، بدون نتیجه. سر تکون دادم و گفتم: من سه ماهه تو این مغازه میخوابم، چرا امروز یادت افتاده که قفل کنی رو من؟
- سه ماهه داری همه رو دق میدی. نااسلامتی هفته‌ی دیگه عروسی برادرته. دلت میاد نباشی؟ جواب بقیه رو چی میدی؟ علی که اصلاً خبر نداشت بیچاره.
- آره فقط جناب عالی خبر داشتی باز صورتش دلخور شد و گفت: به جون یه دونه دخترم، به مامان التماس کردم که حرف سمیرارو واسه علی وسط نکشه. علی اصرار می‌کرد. یاد سمیرا افتادم. حق داشت اصرار کنه. اگر موقعیت زندگی من هم رو به راه بود نمیذاشتم از دستم در بره... خودم زودتر یه کاری میکردم ولی حالا دیر شده بود. به دستهام روی پیشخون نگاه کردم. این اواخر همه کاری کرده بودم که پول دستم رو بگیرہ۔ از مسافرکشی تاخریدوفروش جنسں عمدہ... ولی کاسبی کساد بود. نه کار درست و حسابی، نه خونه، نه... با صدای فاطمه سرم رو بلند کردم: سمیرا شاید به درد علی بخوره اما تو لیاقتت بیشتر از این حرفهاست. پوزخند زدم. مثلا میخواست از تلخی باخت من کم کنه. ادامه داد: چقدر میخوای مغازه رو بهانه کنی؟ همه تو خونه فهمیدن یه خبریه...

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
رمان در خرقه سرخ رنگ
استانلی جان وایمن
رمان دختری از تبار زینب
سارا پسندیده تشکری
رمان فردای بعد مرگ
فریبرز یدالهی
رمان ایرما
آرینا زنگیشه ای
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
نگین ولی
۱۳۹۹/۲/۷
رمان خوبیه در مقایسه با رمانهای امروزه ی ایرانی، واقعیتگراست و داره یک زندگی روزمره و معمولی و قابل لمس رو روایت میکنه ، خیلی هم اموزندست، قلم خانم زهیری خیلی روونه و ایشون پنج هیچ جلوعه از بقیه ی نویسندگان رمان امروزی، چهره ها و ادم های رمان ها بسیار واقعگرا توصیف شدن و قابل تصورن نه مثلا دختری با چشمان یخی اهویی و ببنی عروسکی و ظریف و پسری با پوست برنز و هیکل تارزانو جنتلمن زمانه، برای نوجوون هام هم بسیار اموزندست تا بدونن همه چی فقط ظاهر زیبا نیست شخصیت ادما خیلی مهمتره ، بعضیا فقط از دور قشنگن، زندگی همنقد تلخ و واقعیه و اینکه بادآورده رو باد میبره نمیشه به پول و موفقیت یه شبه رسید.
Fariba Rezaee
۱۳۹۸/۸/۲۱
رمانهای اسطوره ،زندگی خصوصی،این مرد امشب میمیرد،عابر بی سایه،راز یک سناریو،قتل کیارش،رهگذر عبور،ناگفته هاوووووووتقابل رو حتما بخونید
Alireza Asadi
۱۳۹۸/۵/۲۲
عالی👌
Bardia Gh
۱۳۹۸/۲/۲۰
عالی 👏👏👏
مونا ترابی
۱۳۹۸/۱/۲۸
واقعا مسخره و خسته کننده بود روند یه زندگی عادی دوست دختر دوست پسری واعقا چرت بود حوصلم سر رفت اینقد مسخره بود که اگه رمان ول کنی بری 300صفحه بد باز فکر میکنی ازهموجا داری میخونی من که فقط ده صفحه آخرش خوندم که فقط تومومش کنم
sara khorasani
۱۳۹۸/۱/۲۱
خوب بود
علی آخرتی
۱۳۹۸/۱/۱۶
خوب بود منکه خوشم اومد
aref baloch
۱۳۹۷/۱۰/۲۹
خوب بود
Fatemeh P7421
۱۳۹۷/۹/۲۹
اصلا جالب نبود
Hasti Zovar
۱۳۹۷/۹/۲۶
نوشته های خانوم زهیری حالت معمایی و قلم خوبی دارند من ک کارهای ایشون رو دوست دارم
Parisa Alef
۱۳۹۷/۹/۱
قشنگ بود
Sima Alizadeh
۱۳۹۷/۸/۲۷
رمان خیلی قشنگیه
maryam joni
۱۳۹۷/۸/۲
زیباومحشر.
sara shirazi
۱۳۹۷/۷/۲۴
صدوپنجاه صفحه اولش خسته کننده بود ولی بعدش خوب شد
sara shirazi
۱۳۹۷/۷/۲۳
وای این کجاش عالیه... یه رمان معمولیه... واقعا من دارم به زور میخونمش که ببینم تا آخر چه اتفاقایی میفته که همه نوشتن عالیه
maryam joni
۱۳۹۷/۷/۱۶
عااااااااااااااالی.
م ش
۱۳۹۷/۷/۱۴
قلم نویسنده عالیه موضوعش خوب و آموزنده بود فقط لطفا به این مساله توجه بشه که نوجوونها که تو سن حساسی هستن هم این رمانها رو میخونن یه ریزه سانسور بد نیس
فرزانه فلاح
۱۳۹۷/۷/۱۰
خیلی خوب بود
زهرا مصلحی
۱۳۹۷/۶/۲۴
داستانش جالب بود.به واقعیت نزدیک بود‌.ولی ابتدای داستان زیاد توی جزییات دقیق شده بود.اصل قصه یادت میرفت.
sohil n
۱۳۹۷/۶/۶
رمان خوبی بود ولی پایانش را دوست نداشتم
همچنین ببینید
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام