کتاب ارزیابی و بازنگری نظام یارانهدهی مطبوعات و کتاب به قلم حمیدرضا ششجوانی جلد چهارم از مجموعهی مطالعات راهبردی، مواردی از جمله یارانههای کتاب، ارزیابی وضعیت یارانههای مطبوعات، خصوصیاتهای اقتصادی کتاب و سابقهی پرداخت یارانهی فرهنگی در ایران را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل، یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمانها است. این رویکرد با مشخص کردن ابعاد مختلف موضوعات و بررسی نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصتهای موجود تلاش میکند با ترسیم اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، بهترین مسیر را برای رسیدن به این اهداف ترسیم نماید؛ به گونهای که حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب با کمترین هزینه و بیشترین بهرهوری انجام پذیرد. مطالعات راهبردی نوشتاری است که به پژوهشهای کتابخانهای و میدانی کوتاه مدت اشاره دارد. در این متون پژوهشگر ضمن طرح موضوع، ابعاد و زوایای مربوط به آن را نشان داده، رهیافتهای موجود را بیان و در نهایت به جمعبندی و در صورت لزوم ارایه پیشنهاد میپردازد.
مطالعات راهبردی از آن جهت دارای اهمیت است که در کنار طرح مسائل نظری و کمک به توسعه دانش نظری و کاربردی، منجر به حل معضلات و دشواریهای موجود در عرصه مدیریتی شود. به سخن دیگر؛ تلاش شده است این مطالعات به نحوی انجام شود که فقط با رویکرد مطالعهای به آن نگریسته نشود؛ بلکه کاربردی و اثربخش بودن آن در حوزه تصمیمگیری نمایان باشد. باید اشاره داشت که مخاطبان این مطالعات را مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزه فرهنگ به ویژه در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل میدهند.
هدف از انجام این مطالعات، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات و مسائل حوزه فرهنگ است؛ به نحوی که جایگاه و نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پیرامون موضوعات مطروحه به روشنی بیان نماید و از رهگذر چنین نگاهی، واحدهای زیر مجموعه وزارتخانه بتوانند با بهرهگیری از این گزارشها، طرحها و برنامههای خود را دقیقتر و منسجمتر عملیاتی کنند. کتاب و مطبوعات به عنوان دو حوزه اصلی دریافت یارانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محسوب میشوند.
در بخشی از کتاب کتاب ارزیابی و بازنگری نظام یارانهدهی مطبوعات و کتاب میخوانیم:
هزینههای ناشی از فراگیر نبودن یارانه در بخش عرضه
بازار کارآفرینشگران که در تحقیق ما عمدتا به نویسندگان، مترجمین و روزنامهنگاران اشاره دارد، بازاری استثنایی است، به این معنی که کمتر تحت تأثیر انگیزههای مادی فعالیت میکنند. برونو اس فرای یکی از مهمترین اقتصاددانان فرهنگ در کتاب «همه چیز پول نیست» به بررسی انگیزههای غیراقتصادی آفرینشگران پرداخته است. آفرینشگران آنقدر که به فکر رضایت شخصی و جایگاهشان هستند، به فکر پول نیستند. ترکیب رضایت شخصی به منزلهی پاداش غیرپولی درونی و جایگاه (شهرت و شناختهشدگی) به منزلهی پاداش غیرپولی بیرونی را درآمد روانی نیز میگویند.
از سوی دیگر مطالعات تراسبی نشان میدهد که بر خلاف سایر مشاغل که افراد شاغل با پرداخت دستمزد بیشتر به کار بیشتر ترغیب میشوند، آفرینشگران به محض این که از راههای غیرآفرینشگرانه پولی به دست میآورند، میزان کارشان را کم میکنند و با رفع تنگنای معاششان بیشتر به هنر میپردازند. چرا که از خود فرایندآفرینشگری لذت میبرند نه به دست آوردن پول و عملا شغلهای با دستمزد بالا را به نفع کار در عرصهی فرهنگ رد میکنند. این مسئله تا حدودی میتواند درآمد اندکشان را توضیح دهد.