بررسی نسبت فرهنگ با تغییرات جمعیتی
اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته علوم اجتماعی، ۱۴۰صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۱۵.۰۲ مگابایت، ۷۷۹ بازدید

کتاب بررسی نسبت فرهنگ با تغییرات جمعیتی به قلم نظام بهرامی کمیل جلد هفتم از مجموعه‌ی مطالعات راهبردی،‌ ضمن فراهم کردن مباحث مقدماتی در حوزه رابطه جمعیت با فرهنگ، به پیامدهای فرهنگی سیاست‌گذاری‌های جمعیتی می‌پردازد.

داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان‌ها است. این رویکرد با مشخص کردن ابعاد مختلف موضوعات و بررسی نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت موجود تلاش می‌کند با ترسیم اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، بهترین مسیر را برای رسیدن به این اهداف ترسیم نماید؛ به گونه‌ای که حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب با کم‌ترین هزینه و بیشترین بهره‌وری انجام پذیرد.

مطالعات راهبردی نوشتاری است که به پژوهش‌های کتابخانه‌ای و میدانی کوتاه مدت اشاره دارد. در این متون پژوهشگر ضمن طرح موضوع، ابعاد و زوایای مربوط به آن را نشان داده، رهیافت‌های موجود را بیان و در نهایت به جمع‌بندی و در صورت لزوم به ارایه راهکارهای موجود یا پیشنهادی می‌پردازد. مطالعات راهبردی از آن جهت دارای اهمیت است که در کنار طرح مسائل نظری و کمک به توسعه دانش نظری و کاربردی، منجر به حل معضلات و دشواری‌های موجود در عرصه مدیریتی می‌شود. به سخن دیگر؛ تلاش شده است این مطالعات به نحوی انجام شود که فقط با رویکرد مطالعه‌ای به آن نگریسته نشود؛ بلکه کاربردی و اثربخش بودن آن در حوزه تصمیم‌گیری نمایان باشد.

باید اشاره داشت که مخاطبان این مطالعات را مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزه فرهنگ به ویژه در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل می‌دهند. هدف از انجام این مطالعات، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات و مسائل حوزه فرهنگ است؛ به نحوی که جایگاه و نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پیرامون موضوعات مطروحه به روشنی بیان نماید و از رهگذر چنین نگاهی، واحدهای زیر مجموعه وزارتخانه بتوانند با بهره‌گیری از این گزارش‌ها، طرح‌ها و برنامه‌های خود را دقیق‌تر و منسجم‌تر عملیاتی کنند. از آن‌جا که موضوع افزایش جمعیت و سیاست‌های متناسب با این هدف در چند سال گذشته در دستور کار قرار گرفته است، ضروری بود که ابعاد و پیامدهای فرهنگی چنین سیاست‌هایی روشن شود.

در بخشی از کتاب بررسی نسبت فرهنگ با تغییرات جمعیتی می‌خوانیم:

تاریخچه سیاست‌های جمعیتی در جهان

از گذشته‌های دور سیاست‌های جمعیتی همیشه مدنظر حکما و حاکمان بوده است. افلاطون تعداد ۵۰۴۰ شهروند را اندازه مناسب شهرها می‌دانست. ژول سزار امپراطور روم در واگذاری زمین به پدرانی که بیشتر از سه فرزند داشتند اولویت قائل می‌شد. همچنین زنان بی‌فرزند کمتر از ۴۵ سال از سوار شدن بر تخت روان و جواهر بستن منع شده بودند.

در قرن بیستم به خصوص حکومت‌های توتالیتر کمونیسم و فاشیسم سیاست‌های جمعیتی را با شدت بیشتری زنده کردند. طی دهه ۱۹۳۰، آلمان به رهبری نازیسم و اتحاد جماهیر شوروی به رهبری استالین به دلایل کاملا نظامی و راهبردی، سیاست‌های قومی در جهت افزایش نرخ باروری اتخاذ کردند. در آمریکا تلاش می‌شد تا چنین مسائلی پنهان بماند. معدودی از حامیان آن (پنهان‌کاری عمدتا از راست‌های جدید)، بر این عقیده بودند که غرب، هم به لحاظ شرایط نظامی و هم اقتصادی در حال خودکشی تدریجی جمعیتی است. یکی از طرفداران جدی این دیدگاه «بن واتین برگ» روزنامه نگار محافظه‌کار سیاسی آمریکا، در کتابی با عنوان «قحطی تولد» که خود نویسنده از آن با نام «نشانه‌های هشدار دهنده» یاد می‌کند، معتقد است که سطح باروری بالا در بسیاری از کشورهای کمونیستی صنعتی جهان تا سال ۲۰۸۵ منجر به برتری و سلطه آن‌ها بر غرب خواهد شد.

در کنگره برلن در سال ۱۹۱۳ گروهی از سوسیالیست‌ها با ازدیاد جمعیت مخالف بودند و آن را سیاست محبوب نظام سرمایه‌داری می‌دانستند که با آن به تأمین کارگر (گوشت دم کار) و سرباز (گوشت دم توپ) می‌پردازد. در مقابل دو زن معروف مارکسیست یعنی «روزا لوکزامبورگ» و «کلارا زتکین» معتقد بودند که ازدیاد جمعیت کارگر کفه ترازو را به سمت آنان می‌کشاند.

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
نسبت فرهنگ و دین
حسن محدثی گیلوایی
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
نخستین نظر را شما ثبت کنید!
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام