اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپموارد دیگر
عناوین مرتبط از کتابراه
معرفی کتاب
دسته دانلود رایگان بهترین رمان‌ها، ۳۷۱صفحه، فرمت PDF، زبان فارسی، ۲.۶۲ مگابایت، ۸۰۹۶ بازدید

کتاب رمان خاص اثر فاخته شمسوی، قصه‌ی آدم‌های متفاوتی است که با هم برای آینده تلاش می‌کنند. دختری خاص که دست سرنوشت او را با پسری خاص آشنا کرده و همراهی او از هر چیزی برایش شیرین‌تر است. لحظه‌هایی در زندگی آدم‌ها هست که با تمام وجود احساس تنهایی دارند، اما خداوند لحظاتی را برایشان رقم می‌زند که با عمق وجود خوشبختی را احساس کنند. چقدر فاصله‌ی بدبختی تا خوشبختی کوتاه است.

در بخشی از کتاب رمان خاص می‌خوانیم:

هنوز از در خانه خارج نشده بود که نارون دوباره تماس گرفت. حنانه با بی‌میلی جواب داد. بعد از سلام و کجایی نارون گفت:
- بی زحمت یه فکری هم برای ناهار بکن، من باهات حساب می‌کنم!
حنانه گفت:
- مگه پول داری؟!
- خوب آره یه مقدار دارم!
حنانه چیزی نگفت و قبول کرد. سر راه از یک ساندویچی دوتا ساندویچ ژامبون خرید. وقتی رسید، تا خواست زنگ بزند، فرهاد در را باز کرد! با دیدن حنانه دست‌پاچه شد و سلام کرد. حنانه ناخودآگاه چشمانش را ریز کرد و با حرص گفت:
- مگه الان نباید سرکار باشی؟!
حنانه می‌دانست روزها فرهاد سرکار می‌رود. فرهاد از جلوی در کنار رفت تا حنانه داخل شود. حنانه وارد شد و همینطور که در را می‌بست سوالش را تکرار کرد. فرهاد که اضطراب در چهره‌اش بیداد می‌کرد گفت:
- برای نارون‌خانم ناهار گرفتم، نمی‌دونستم تو می‌آی پیشش!
- خودش به من زنگ زد گفت با ناهار بیام، تو چرا نگران ناهار نارون خانم بودی؟! می‌تونستی بگی من براش ناهار بیارم!
حنانه نزدیک بود منفجر شود. بی‌نهایت احساس خطر می‌کرد. فرهاد که در نگاهش هزاران حرف موج می‌زد گفت:
- حنانه آروم باش نارون خواهرمه، مثل تو!
با این حرف فرهاد حنانه مثل لاستیک پنچر، بادش خالی شد. حرف فرهاد در مغزش پیچید: «نارون خواهرمه مثل تو!»
چیزی بدتر از این برای حنانه نبود. نارون از سوئیت بیرون آمد. با دیدن حنانه همان‌طور پابرهنه توی حیاط قدم گذاشت:
- سلام حنانه جون اومدی؟!
سوئی‌شرت و شلوار خانه به تن داشت و شالی را هم سرسری روی سرش انداخته بود. دنیا دور سر حنانه شروع به چرخیدن کرد و هرآن ممکن بود از حال برود. اصلا فکر نمی‌کرد امروز همچین روزی شود. فکر نمی‌کرد روزی برسد فرهاد به جای هزاران حرفی که حنانه در رویاهایش پیش‌بینی می‌کرد، بگوید تو مثل خواهرم هستی! این یعنی هیچ حسی به تو ندارم...

ادامه...
کتاب‌های مرتبط
بیشتر
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
رمان در خرقه سرخ رنگ
استانلی جان وایمن
رمان دختری از تبار زینب
سارا پسندیده تشکری
رمان فردای بعد مرگ
فریبرز یدالهی
رمان کوته فکران جامعه
احسان کیان فرد
نظرات
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید.
فاطمه خسروی
۱۳۹۹/۱۲/۱۲
خوب بود ولی ای کاش فقط حنانه و فرهاد قدرت داشتند و ثمره ی عشقشون (بچشون)قدرت هر دو را به ارث ببرد و تمام، دیگه همه اخرش قدرت دار بشن یکم زیادی تخیلیه، این درسته شاید بعضی ها واااقعا خدا بهشون لطف کرده و نعمتی داده که با استفاده از انها خیلی از مشکلات حل بشه، ولی تعدادشون خییییلی کمه و شاید یک دهم درصد واقعیت داشته باشه ولی از حق نگذریم عالی بود 😊
Ainaz Kazemi
۱۳۹۹/۲/۳
خیلی رمان قشنگی بود.من اوایل انتظار داشتم یه رمان با یه قلم ضعیف باشه ولی قسمتهای تخیلیشو نویسنده خیلی خوب بیان کرده بود.خداروشکر میکنم که حواسم نبود و اشتباهی این رمان دانلود شد چون به شدت جذاب بود و از دانلودش پشیمون نیستم.
hosna karimi
۱۳۹۸/۸/۸
من کلا طرفدار رمان تخیلی ام وخیلی از این نوع رمان هارو خوندم ولی این با بقیه اونامتفاوت نوشته شده و به نظرم ارزش خوندن داره
نیلوفر دهقان
۱۳۹۸/۶/۱۳
خوب نبود
a b
۱۳۹۸/۴/۲
خوب بود
Mahdi Jafari
۱۳۹۸/۱/۲۵
خوب بود . از اونجا که باور ما به جز چند مورد که در ذات ماست مثل داستان های جن دار در موارد خارق‌العاده بسیار سخته و نمیشه به اون سمت هلمون داد ولی به شکل زیبایی این موضوع مطرح شده و تخیل خشک ما رو قلقلک میده و باور پذیر می‌کنه برامون . هرچند گاهی نوع نیروهای افراد دلپذیر نیست و ضد نیرو توی داستان کمه و خلاصه به دقیقه و ویبره گوشی میشه
Hajar Sdn
۱۳۹۷/۱۲/۱۴
قشنگ بود
yalda yavari
۱۳۹۷/۱۲/۲
سپاس از نویسنده ی عزیز.با اینکه تخیلی بود ولی متنش قوی بود.
اِلـــ❄ســـآ :)
۱۳۹۷/۱۱/۲۲
عالییییییییییییی
کتایون ولی پور
۱۳۹۷/۱۱/۱۲
بدنبود....ولی خوبم نبود
friend love
۱۳۹۷/۱۱/۸
عالی بود ولی میتونست بیشترم باشه در کل یکزره کم و کاستی داشت ولی عالی بود
Soheila Nadipour
۱۳۹۷/۱۱/۸
به نظر من متوسط بود. قرار بود قصه درمورد دو نفر ادم خاص باشه ولی به آخرش که برسی همه ی آدمهای قصه خاص هستند.احتمالا پدر حنانه هم خاص بوده و این خاص بودن به دخترش ارث رسیده که نویسنده یادش رفته بنویسه‌
همچنین ببینید
رمان عتیقه شناس
سر والتر اسکات
عشق اونیونگ
جیمز اسکارث گیل
کتاب سبز را دوست دارید؟
لطفا امتیاز و نظر خود را ثبت کنید!
ثبت امتیاز و نظر
کتاب سبز در شبکه‌های اجتماعی
کانال تلگرام