کتاب طعم زندگی: آموزههایی برای بهتر زیستن نوشتهی حبیب الله فرحزاد، به بررسی مباحثی از قبیل سخاوتمندی، انفاق، اخلاق اسلامی و راه و رسم زندگی از منظر جنبههای مذهبی میپردازد.
در بخشی از کتاب طعم زندگی: آموزههایی برای بهتر زیستن میخوانیم:
پیامبر خدا هیچ تعینی نداشت. هر گاه کسی در جلسهای وارد میشد که پیامبر هم در آن جلسه حضور داشتند، نمیدانست کدام یک از افراد پیامبر است؛ یعنی هیچ برتری برای خودش در نظر نداشت. میفرمود: «من دوست ندارم طوری رفتار کنم که با دیگران فرقی داشته باشم، یا برتری در نظر مردم ایجاد شود.»
آن حضرت مؤدب به آداب الهی بودند. مثل سلاطین برخورد نمیکردند، بلکه تواضع و ادب بسیار عجیبی داشتند. حتی در وقتی که با اصحاب مینشستند، حلقهوار مینشستند تا تفاضل و برتری در میان نباشد.
وقتی با اصحاب مینشست، آن قدر یگانه میشد که گویا یکی از آنان است. کسی که وارد میشد، اگر پیامبر را نمیشناخت و ندیده بود، نمیتوانست تشخیص بدهد که کدام یک از این افراد پیامبر خداست. از بس خاکی و با خلق قاتی بود و خودش را تنزل میداد. این معجزه است.