صحنه شاملِ درِ ورودی در سمتِ راست، مبل در وسط و میزِ کوچکی روبرویِ مبل. علی رویِ مبل نشسته و تلویزیون نگاه میکند. کسی با مشت به در میکوبد. علی از جا میپرد. به سمتِ در رفته و بازش میکند. سروان صدیقی در را به شدت کوبیده و وارد میشود. پشتِ سرش سرباز و آقایِ نعمتی وارد میشوند. سروان صدیقی به علی تنه میزند و او به گوش های پرت میشود. پشتِ سرش آقایِ نعمتی یقه اش را گرفته و رویِ مبل می اندازد. این صحنه در طولِ نمایشنامه تکرار میشود و هر بار به همین صورت خواهد بود. نعمتی ادایِ مشت زدن درمی آورد و علی ادایِ کتک خوردن. هر بار به شکلی مصنوعی صدایِ مشت زدن درمی آورد.