کتاب مجموعه نمایشنامههای کوتاه سکوت باران نوشتهی رسول پور یزدی، شامل ده نمایشنامهی جذاب است که هر کدام یک موضوع جداگانه را روایت میکنند.
در بخشی از کتاب مجموعه نمایشنامههای کوتاه سکوت باران میخوانیم:
قمر: دلم مثه سیرو سرکه داره میجوشه؛ امشب خواب تو چشام نمیآد؛ تودلم آشوبه؛ رفتم وضو گرفتم تا دورکعت نماز بخونم؛ فکرم درگیره؛ پاهام رمق نداره، نمیتونم، (نگاهی به پنجره میاندازد) کاش هیچوقت صبح نشه!!... من چی دارم میگم؛ آخه مگه میشه شبی صبح نشه؟! نمیدونم این تصمیمی که گرفتم درست بود یا نه (کمی فکر میکند) بایددوباره همه چی رو از اول مرور کنم.