کتاب ضیافت قابیل اثر ابوالفضل ثابت مقدم، نمایشنامهای جنایی، معمایی است که بر اساس اقتباسی از رمان «و آنگاه هیچکس زنده نماند» اثر «آگاتا کریستی» به رشته تحریر درآمده است.
این نمایشنامه درباره شش شخص است که توسط شخصی مرموز به نام آقای «اُپنر» در جزیرهای به نام «ایسموس» جمع شدهاند و حالا خطر مرگ همگی آنان را تهدید میکند. این اثر با آن که اقتباس شده است، اما داستان مجزای خود را داشته و توانسته اثری زیبا و قابل دفاع برای خوانندگان و به خصوص مخاطبان تئاتر باشد.
در بخشی از کتاب ضیافت قابیل میخوانیم
ریچارد: اوضاع داره کم کم مشخص میشه. چون من هم با یک نامه به اینجا اومدم. بذارین حدس بزنم، شما هم با یک نامه به اینجا دعوت شدین جناب کشیش؟
آلفرد: بله... همین طوره.
ریچارد: پس همه ما توسط مردی به اسم آقای اُپتر به اینجا دعوت شدیم که هیچ کدوم نمیدونیم چه کسی میتونه باشه. حالا هم توی یک عمارت بزرگ که هیچ کس بهش دسترسی نداره زندانی شدیم. نمیخوام ترس توی دلتون بندازم؛ اما این شرایط کاملا جدیه.
توماس: شما فکر میکنین یه نفر میخواد بلایی سر ما بیاره؟
ریچارد: نمیدونم؛ اما قطعا نیت خوبی پشت این کار نیست.
ربکا: اون صدا... اون همه ما رو به مرگ محکوم کرد.