کتاب قلعه رکرنت اثر ماریا اجورث یکی از اولین داستان‌های ادبی - تاریخی قاره اروپا است که در کتاب گتسبی بزرگ نوشته اسکات فیتزجرالد از ان به عنوان اثری برجسته نام برده می‌شود.

ماریا اجورث یک نویسنده انگیسی - ایرلندی بود که آثار متعددی در زمینه ادبیات کلاسیک و همچنین کتاب‌هایی برای کودکان و نوجوانان از خود باقی گذاشته است. ماریا اجورث در سال ۱۷۶۸ در نزدیکی شهر آکسفورد در انگلستان متولد شد و در سال ۱۸۴۹ در ایرلند دیده از جهان فرو بست. او تاثیر عمیقی در زمینه داستان نویسی در اروپا داشته است. 

در رمان قلعه رکرنت داستان چهارنسل از خانواده رکرنت را از دریچه چشم سر مستخدم این خانواده، تَدی کوئیرک بتصویر می‌خوانید. وارثان املاک و قلعه رکرنت به ترتیبی که در داستان ظاهر می‌شوند عبارتند از:

سر پاتریک اوشاگلین دست و دلباز و ولخرج، سر مارتاگ رکرنت که هر لحظه آماده بود افراد را به دادگاه بکشد، سر کیت رکرنت یک شوهر مستبد، دلسنگ و قمار باز و بالاخره سر کاندی رکرنت یک مرد سخاوتمند ولی بی تدبیر کسانی بودند که یکی بعد از دیگری رئیس خانواده و مالک قلعه و املاک رکرنت شدند. 

هر یک از این چهار نفر به طریقی به سرمایه و املاک رکرنت صدمه زده به طوریکه در آخر همان‌طور که از روایت سر مستخدم آن‌ها بر می‌آید چیز بدرد بخوری باقی نمانده بود. 

این کتاب در سال ۱۸۰۰ برای اولین بار در انگلستان به چاپ رسید. از این به بعد بارها در انگلستان، ایرلند و آمریکا تجدید چاپ شده است. کتاب قلعه رکرنت به زبان‌های مختلف ترجمه و چاپ شده است.

سر، مستخدم خانواده داستان خود را از اینجا شروع می‌کند که پدر بزرگش راننده سر پاتریک اوشاگلین بوده و اجداد سر پاتریک پادشاهان ایرلند بوده‌اند. وقتی او قلعه رکرنت و املاک مربوط به آنرا خریداری می‌کند بر طبق قانونی که از پارلمان انگلستان گذشته بود با اکراه مجبور می‌شود که نام خود را به رکرنت عوض کند. او به‌طور دائم مشغول عیش و نوش بوده و سخاوت و مهمان نوازی او زبان‌زد خاص و عام می‌شود.

بعد از او پسرش سر مارتاگ بجای او نشسته که مقدار زیادی از سرمایه خانواده را در دادگاه‌های بی‌نتیجه از دست می‌دهد. بدون توجه به نصایح سر مستخدم وفادار، تدی، سر مارتاگ اشتباهات بزرگی مرتکب شده و زندگی خود را تباه می‌کند. سر کیت ارباب بعدی است که قبل از ورود به قلعه به علت قمار قرض های سنگینی بالا آورده است. او دستور می‌دهد که هر چه ممکن است از روستایی‌های مساجر املاکش پول بیرون کشیده شود. این کار به‌معنای تباهی زندگی مستاجران اوست. او با یک دختر یهودی بخاطر ثروتش عروسی کرده و این یک گرفتاری دائمی برای خودش و عروسش ایجاد می‌کند چون دختر یهودی به هیچ وجه تمایلی ندارد که از ثروت خود بخاطر سر کیت گذشت کند. سر کیت اداره امور املاکش را به دست جیسون پسر سر مستخدم وفادار می‌سپارد. بعد از یک سلسله وقایع همسر او به انگلستان باز می‌گردد.    

جانشین او سر کاندی رکرنت بوده که تدی او را مانند پسر خودش بزرگ کرده بود. او مانند پسر خود تدی از مدرسه حقوق فارغ التحصیل می‌شود ولی متاسفانه مانند اسلاف خود راه و روش نگهداری پول را نیاموخته است. او که قروض فراوانی به ارث برده است بجای رفتار مدبرانه به این قروض روز بروز اضافه می‌کند.

ماریا اجورث از اولین نویسندگان اروپائی بوده است که به زندگی دشوار و تاسف بار روستاییان توجه و در تمام عمر با مشقت زندگی کردهاست. او تمام در آمد خود را به صاحبان زمین که از پدر به پسر رسیده تحویل داده و نسل اندر نسل در فقر زندگی کرده و راهی برای نجات خود نمی‌یابند. اجورث این وقایع و حقایق تاریخی را در قالب داستانی دلکش برای خواننده به تصویر می‌کشد.  

ترجمه این کتاب به زبان فارسی که برای اولین مرتبه صورت می‌گیرد از روی یکی از قدیمی‌ترین نسخه‌های کتاب که در کتابخانه دانشگاه‌ هاروارد نگهداری می‌شود انجام شده و تصاویر مربوطه که توسط کریس هموند نقاشی شده است از همین کتاب کپی شده است.