کتاب طبقه آخر نمایشنامهای به قلم محمدرضا خردمند است. نویسنده سعی داشته این اثر بدون توضیح صحنه بیان شود تا کارگردان به راحتی با شیوهی اجرایی و تخیل خود آزادانه پرواز کند اما گاهی برای انتقال موقعیت توضیحاتی بیان شده که کارگردان جهت تغییر آن آزاد است. خلاقیت کارگردان باعث ایجاد بازی فرزین میشود.
در بخشی از کتاب طبقه آخر میخوانیم:
خستهام. مثل یه مرغ وحشی که دیگه هیچ انگیزهای واسه خون بازی نداره و خروس هم فرسنگها دورتر در حال رقصیدن. من پک آخر سیگار هم نبودم. پشت پستوی بزرگان چای دم میکردم تا خستگیشون درآد. کدخدای زندگی من میتونست کاری کنه ورق برگرده اما فقط یک روی سکه رو دید... میخواست شیر باشه و حواسش نبود این روزا خط ارزشش بالاتره. شیر و خط با هم آرامش میدن مثل آب روون... شط... !