کتاب پیشینه اسرارآمیز ابرقهرمان خفن نمایشنامهی کوتاهی از والتر وایکس، برای فیلم و نمایشهای کوتاه، خیابانی و پلاتویی بسیار مناسب است و سه کاراکتر، دو مرد و یک زن با قابلیت تغییر صحنه و مکان دارد.
در بخشی از کتاب پیشینه اسرارآمیز ابرقهرمان خفن میخوانیم:
ویک: میبینی! کار میکنه.
بری: خب این قدرت مثل پرسه زدن تو خیابونها و کمک به یه دختر خوشکل تنهاس؟
میکی: اوه.. نه... نه.. بری در واقع مثل...
بری: و آخرش من باید بیفتم بغل تو؟ یا تو؟ کی میبره؟ میکی، چرا تا الان چیزی نگفته بودی؟
میکی: ها؟
بری: من از دوم دبستان تو رو میشناسم و تو به خودت زحمت ندادی که به من بگی که قدرتهای خارقالعاده داری؟
میکی: خو، من... .
ویک: بری اون همین الان فهمیده، مساله پیشینه و...
بری: چی هست؟ قدرت هات!
میکی: قدرت... اوه...
ویک: طلسمشه، خیلی خفنه
بری: آره؟
ویک: دخترا نمیتونن در مقابلش مقاومت کنن و بهش "نه" بگن
بری: واقعا؟
میکی: یه جورایی یه قدرت جدیده.
بری: من یه دخترم!